✅ جوانمردی و رادی
✅ جوانمردی و رادی
✍ مولای رادمردان هنگامی که عمرو بن عبدود قهرمان عرب را که با پراندن اسب از خندق عبور کرده به میدان آمده بود و به طعن و تمسخر مبارز می طلبید و کسی را یارای به میدان رفتن و مقابله با نبود ، به دوزخ فرستاد ، بر خلاف روش مرسوم که ساز و برگ مقتول جنگ تن به تن را برنده میدان به نشانه پیروزی و به عنوان غنیمت تصاحب می نمود ، به لباس های فاخر و تجهیزات جنگی گران قیمت او دست نزد .
برخلاف پهلوانان عرب که پس از کشتن حریف، او را لخت و عور می کردند و برخی حتّی از سر عداوت و دنائت ، مقتول را مُثله می نمودند ( همانگونه که همسر ابوسفیان ومادر ناپاک معاویه با پیکر شیر خدا حمزه سیدالشهدا انجام داد ) ، قهرمان بی مانند و با فتوّتِ اسلام، هرگز حریم حریف را نشکست و او را بسیار محترمانه در میدان رها کرد .
عمر بن خطّاب به حضرتش اعتراض کرد و گفت : چرا لباس هایش را نکندی که زره اش سه هزار می ارزید ! و مانند آن در میان عرب پیدا نمی شد ؟ پاسخ داد : شرمم آمد که او را برهنه سازم .
هنگامیکه خواهر عمرو بن عبدودّ بر سر جنازه برادرش رسید و او را با لباس های گران بهایش دید ، بی اختیار گفت : «ما قَتَلَهُ اِلاّ کفْوٌ کریمٌ/ قاتل برادرم همآوردِ بزرگواری بوده است.» و پرسید که برادرم را چه کسی کشته است؟ پاسخ دادند : علی بن ابی طالب ( بر او سلام )
خواهر عمرو بن عبدودّ تا نام او را شنید با افتخار گفت : «قاتله کفْوٌ کریمٌ / قاتل برادرم همآورد بزرگواریست.» و اضافه کرد:
برادرم خود همیشه آرزو می کرد، روزی که بالاخره کشته می شود به دست مرد کریمی کشته شود، و سپس در رثای برادر مقتولش مرثیه ای سرود که بیشتر ستایش قاتل او بود به این ترتیب :
لو کانَ قاتلُ عَمروٍ غیر قاتِله * لکنتُ اَبکی علیه آخرَ الابدی
لکنَّ قاتلَه مَن لایعابُ به * مَن کانَ یدعی قدیما بیضةَ البلدی
- اگر قاتل برادرم غیر از علی بود ، تا ابد برایش می گریستم ، ولی کشنده او مردی است که بر او هیچ عیبی نیست و کسی است که از قدیم، بزرگ مرد شهر و ماه مکه خوانده شده است.
افزون بر این مرثیه، خواهر عمرو بن عبدودّ مرثیه بلند دیگری نیز دارد که در آن بیش از آن که در مرگ برادرش بنالد ، به قاتل برادرش - یعنی حضرت علی علیه السلام - می بالد و فتوّت و جوانمردی مولا علی علیه السلام را می ستاید.
جوانمرداگر راست خواهی ولیست
کرم ، پیشه شاه مردان علی است
شیخ مفید، الارشاد 1 / 107 - 109؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه 1 / 20؛ غروی یوسفی، موسوعة التاریخ 2 / 496؛ سیدجعفر مرتضی عاملی، الصحیح من السیرة 9 /385.58 .
🔅تصویر نه مربوط به جنگ خندق که قهرمان یکه تاز مشرکان که او را با هزار سوار برابر می گرفتند و بدست شیر خداوند کشته شد ، بلکه تمثیلی از کندن درب خیبر است که به نقل مورخان چهل یا پنجاه مرد قوی هیکل به زحمت حرکت داده و باز و بسته می نمودند ، پیشوای روسفیدان آنرا با یکدست و یک حرکت کنده و در روایتی برای عبور مسلمانان پل ساخت و سپس به کناری پرتاب نمود و پس از آن چندین نفر نتوانستند آنرا تکان دهند و خود امام در مورد این اتفاق خارق العاده فرمود که آنرا نه با قدرت جسمانی که با قدرت و مدد الهی کندم :
🔅والله ما قلعت باب خيبر بقوة جسدانية بل بقوة الهية : به خدا سوگند من در خيبر را با يك قوه جسمانى نكندم بلكه يك قوه الهى مرا تأييد كرد . يعنى اين بازوى انسانى و بشرى على توانائى چنان كارى را نداشت يك نيروى الهى او را تأييد كرد به طوريكه اگر ده مقابل آنهم بود باز قادر مى بودم پس على ( ع ) مى گويد من كندم نه آنكه من نكندم بلكه من دستم را به در گذاشتم و خدا در را كند و پرتاب كرد من كندم ولى با يك قوه خدا دادى .
🔅آشنایی با قرآن مرتضی مطهری ج 2 ص : 177/ 148
https://t.me/AavaoNava
✍ مولای رادمردان هنگامی که عمرو بن عبدود قهرمان عرب را که با پراندن اسب از خندق عبور کرده به میدان آمده بود و به طعن و تمسخر مبارز می طلبید و کسی را یارای به میدان رفتن و مقابله با نبود ، به دوزخ فرستاد ، بر خلاف روش مرسوم که ساز و برگ مقتول جنگ تن به تن را برنده میدان به نشانه پیروزی و به عنوان غنیمت تصاحب می نمود ، به لباس های فاخر و تجهیزات جنگی گران قیمت او دست نزد .
برخلاف پهلوانان عرب که پس از کشتن حریف، او را لخت و عور می کردند و برخی حتّی از سر عداوت و دنائت ، مقتول را مُثله می نمودند ( همانگونه که همسر ابوسفیان ومادر ناپاک معاویه با پیکر شیر خدا حمزه سیدالشهدا انجام داد ) ، قهرمان بی مانند و با فتوّتِ اسلام، هرگز حریم حریف را نشکست و او را بسیار محترمانه در میدان رها کرد .
عمر بن خطّاب به حضرتش اعتراض کرد و گفت : چرا لباس هایش را نکندی که زره اش سه هزار می ارزید ! و مانند آن در میان عرب پیدا نمی شد ؟ پاسخ داد : شرمم آمد که او را برهنه سازم .
هنگامیکه خواهر عمرو بن عبدودّ بر سر جنازه برادرش رسید و او را با لباس های گران بهایش دید ، بی اختیار گفت : «ما قَتَلَهُ اِلاّ کفْوٌ کریمٌ/ قاتل برادرم همآوردِ بزرگواری بوده است.» و پرسید که برادرم را چه کسی کشته است؟ پاسخ دادند : علی بن ابی طالب ( بر او سلام )
خواهر عمرو بن عبدودّ تا نام او را شنید با افتخار گفت : «قاتله کفْوٌ کریمٌ / قاتل برادرم همآورد بزرگواریست.» و اضافه کرد:
برادرم خود همیشه آرزو می کرد، روزی که بالاخره کشته می شود به دست مرد کریمی کشته شود، و سپس در رثای برادر مقتولش مرثیه ای سرود که بیشتر ستایش قاتل او بود به این ترتیب :
لو کانَ قاتلُ عَمروٍ غیر قاتِله * لکنتُ اَبکی علیه آخرَ الابدی
لکنَّ قاتلَه مَن لایعابُ به * مَن کانَ یدعی قدیما بیضةَ البلدی
- اگر قاتل برادرم غیر از علی بود ، تا ابد برایش می گریستم ، ولی کشنده او مردی است که بر او هیچ عیبی نیست و کسی است که از قدیم، بزرگ مرد شهر و ماه مکه خوانده شده است.
افزون بر این مرثیه، خواهر عمرو بن عبدودّ مرثیه بلند دیگری نیز دارد که در آن بیش از آن که در مرگ برادرش بنالد ، به قاتل برادرش - یعنی حضرت علی علیه السلام - می بالد و فتوّت و جوانمردی مولا علی علیه السلام را می ستاید.
جوانمرداگر راست خواهی ولیست
کرم ، پیشه شاه مردان علی است
شیخ مفید، الارشاد 1 / 107 - 109؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه 1 / 20؛ غروی یوسفی، موسوعة التاریخ 2 / 496؛ سیدجعفر مرتضی عاملی، الصحیح من السیرة 9 /385.58 .
🔅تصویر نه مربوط به جنگ خندق که قهرمان یکه تاز مشرکان که او را با هزار سوار برابر می گرفتند و بدست شیر خداوند کشته شد ، بلکه تمثیلی از کندن درب خیبر است که به نقل مورخان چهل یا پنجاه مرد قوی هیکل به زحمت حرکت داده و باز و بسته می نمودند ، پیشوای روسفیدان آنرا با یکدست و یک حرکت کنده و در روایتی برای عبور مسلمانان پل ساخت و سپس به کناری پرتاب نمود و پس از آن چندین نفر نتوانستند آنرا تکان دهند و خود امام در مورد این اتفاق خارق العاده فرمود که آنرا نه با قدرت جسمانی که با قدرت و مدد الهی کندم :
🔅والله ما قلعت باب خيبر بقوة جسدانية بل بقوة الهية : به خدا سوگند من در خيبر را با يك قوه جسمانى نكندم بلكه يك قوه الهى مرا تأييد كرد . يعنى اين بازوى انسانى و بشرى على توانائى چنان كارى را نداشت يك نيروى الهى او را تأييد كرد به طوريكه اگر ده مقابل آنهم بود باز قادر مى بودم پس على ( ع ) مى گويد من كندم نه آنكه من نكندم بلكه من دستم را به در گذاشتم و خدا در را كند و پرتاب كرد من كندم ولى با يك قوه خدا دادى .
🔅آشنایی با قرآن مرتضی مطهری ج 2 ص : 177/ 148
https://t.me/AavaoNava
۲۴.۲k
۰۲ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.