خطاب به او؛
خطاب به او؛
من هرگز دستانت را لمس نکردم، هرگز نبوسیدمشان
هرگز آنطور که باید پیشت نبودم،
هرگز نخواستم انقدر دور باشم،
هیچوقت کنارت کوکی های شکلاتی با قهوه درست نکردیم
هیچوقت با صدای بلند برایت کتاب نخواندم،
هیچوقت با موهای اشفته کنارت از خواب بیدار نشدم اما؛
هر روز بیشتر از دیروز دوستت داشتم،
همیشه در خیالم دستانت را گرفتم،
با صدای بلند برای تویِ خیالی که کنار من نبود کتاب خواندم،
کوکی های شکلاتی را درست کردم
با تویِ خیالی،
هرشب قبل خواب به ماه گفتم بوسهام را به لبهایت برساند.
جسم من هرگز پیشت نبود
اما با ثانیه به ثانیه با روحت زندگی کردم.
#جیرجیرک_کوچولو
#میثو
۱۴۰۲/۳/۱۲
۱۸:۰۴
من هرگز دستانت را لمس نکردم، هرگز نبوسیدمشان
هرگز آنطور که باید پیشت نبودم،
هرگز نخواستم انقدر دور باشم،
هیچوقت کنارت کوکی های شکلاتی با قهوه درست نکردیم
هیچوقت با صدای بلند برایت کتاب نخواندم،
هیچوقت با موهای اشفته کنارت از خواب بیدار نشدم اما؛
هر روز بیشتر از دیروز دوستت داشتم،
همیشه در خیالم دستانت را گرفتم،
با صدای بلند برای تویِ خیالی که کنار من نبود کتاب خواندم،
کوکی های شکلاتی را درست کردم
با تویِ خیالی،
هرشب قبل خواب به ماه گفتم بوسهام را به لبهایت برساند.
جسم من هرگز پیشت نبود
اما با ثانیه به ثانیه با روحت زندگی کردم.
#جیرجیرک_کوچولو
#میثو
۱۴۰۲/۳/۱۲
۱۸:۰۴
۱۱.۴k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲