فیلتر جذاب پارت ۲
داشت میومد سمتم قلبم تند تند میزد نمیدونم چرا یعنی چی(یعنی عاشق شدی😐😑💔💔)
از زبون جیمین
بعد دعوا رفتم اون ور که یه دختر خیلی کیوت دیدم خیلی ناز بود .
از زبون سوهو
اومد محکم زد به شونم خیلی محکم زد درد شدیدی احساس کردم .
رفتم پشتش محکم زدم تو سرش که برگشت سمتم .
جیمین:هوی خانم کوچولو مثل اینکه تازه اومدی منو نمشناسی .
سوهو :به من چه که باید همچین آدمه کثیفی رو بشناسم.
از چشماش معلوم بود که اصبانی شد که یهو یه دختری اومد جلوم .
گفت:جیمین این دختره جدیده چرا باید تورو بشناسه.
جیمین :به زار حالیش کنم که من کیم
که اون دخترو کنار پرد کرد و اومد سمتم که یهو یه پسر خیلی جذاب اومد جلوم گفت:جیمین همچین کاری رو نکن دختره جدیده.
جیمین:باشه .
بعد همون دختره جیمین را برد .
پسره برگشت
گفت:سلام من جونگ کوک هستم.
سوهو:سلام منم سوهو هستم.
جونگ کوک:ببخشید داداش من توی مدرسه همه ازش میترسن اسمش جیمینه اون دختره هم خواهرمونه اسمش نیسا دختر خوبیه.
سوهو :ممنون
جونگ کوک:پس دانش آموز جدیدی
سوهو:آره
جونگ کوک :بابای ما مدیره مدرسه هستش.
زنگ خورد رفتیم سر کلاس من کنار جونگ کوک می شینم و نیسا کنار جیمین با نیسا آشنا شدم. استاد اومد و شروع به درس دادن کرد زنگ خورد .
داشتم توی حیاط مدرسه راه میرفتم که افتادم . یک نفر دستش رو دراز کرد گفت:حالت خوبه .
سوهو:آره خوبم
خیلی پسر کیوتی بود.
از زبون جیمین
بعد دعوا رفتم اون ور که یه دختر خیلی کیوت دیدم خیلی ناز بود .
از زبون سوهو
اومد محکم زد به شونم خیلی محکم زد درد شدیدی احساس کردم .
رفتم پشتش محکم زدم تو سرش که برگشت سمتم .
جیمین:هوی خانم کوچولو مثل اینکه تازه اومدی منو نمشناسی .
سوهو :به من چه که باید همچین آدمه کثیفی رو بشناسم.
از چشماش معلوم بود که اصبانی شد که یهو یه دختری اومد جلوم .
گفت:جیمین این دختره جدیده چرا باید تورو بشناسه.
جیمین :به زار حالیش کنم که من کیم
که اون دخترو کنار پرد کرد و اومد سمتم که یهو یه پسر خیلی جذاب اومد جلوم گفت:جیمین همچین کاری رو نکن دختره جدیده.
جیمین:باشه .
بعد همون دختره جیمین را برد .
پسره برگشت
گفت:سلام من جونگ کوک هستم.
سوهو:سلام منم سوهو هستم.
جونگ کوک:ببخشید داداش من توی مدرسه همه ازش میترسن اسمش جیمینه اون دختره هم خواهرمونه اسمش نیسا دختر خوبیه.
سوهو :ممنون
جونگ کوک:پس دانش آموز جدیدی
سوهو:آره
جونگ کوک :بابای ما مدیره مدرسه هستش.
زنگ خورد رفتیم سر کلاس من کنار جونگ کوک می شینم و نیسا کنار جیمین با نیسا آشنا شدم. استاد اومد و شروع به درس دادن کرد زنگ خورد .
داشتم توی حیاط مدرسه راه میرفتم که افتادم . یک نفر دستش رو دراز کرد گفت:حالت خوبه .
سوهو:آره خوبم
خیلی پسر کیوتی بود.
۵۸.۱k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.