یار...
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن مَست است و هوشیارش کُند
اِی آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
تَرسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند♫♪•*¨*•♫♪♫♪•*¨*•♫♪
ترسم که بوی نسترن مَست است و هوشیارش کُند
اِی آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
تَرسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند♫♪•*¨*•♫♪♫♪•*¨*•♫♪
۲.۵k
۲۹ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.