از لبخندهای ِ ماسیده بر لب هایمـ
از لبخندهای ِ ماسیده بر لبهایمـ
شعری بساز
شیرین ، تا تلخیامـ را بروبد
محڪمـ ، تا سستیامـ را بپوشاند
زیبا ، تا زشتیامـ را بزداید
از زنانگیهایمـ ، ڪهـ تن دادهاند بهـ نیستی
و رفتهاند بیصدا از من
شعری بساز
تا پرندگانـ ِ رفته از من بازگردند و آرامـ گیرند در من
بهـ شڪوه و زیبایی
بهـ یاد آر مرا
با وسعت ِ تمامـ ِ دردهایی ڪهـ ڪشیدهامـ
و رنج هایی ڪهـ در انتظار مناند
از زنانگیهایمـ شعری بساز
تا مردانگی سر خَمـ ڪند بهـ شڪیب و زیبایی ༉
#برایتوڪهاینحوالیپرسهمیزنیᥫ᭡
شعری بساز
شیرین ، تا تلخیامـ را بروبد
محڪمـ ، تا سستیامـ را بپوشاند
زیبا ، تا زشتیامـ را بزداید
از زنانگیهایمـ ، ڪهـ تن دادهاند بهـ نیستی
و رفتهاند بیصدا از من
شعری بساز
تا پرندگانـ ِ رفته از من بازگردند و آرامـ گیرند در من
بهـ شڪوه و زیبایی
بهـ یاد آر مرا
با وسعت ِ تمامـ ِ دردهایی ڪهـ ڪشیدهامـ
و رنج هایی ڪهـ در انتظار مناند
از زنانگیهایمـ شعری بساز
تا مردانگی سر خَمـ ڪند بهـ شڪیب و زیبایی ༉
#برایتوڪهاینحوالیپرسهمیزنیᥫ᭡
۴۹.۴k
۰۴ آذر ۱۴۰۲