وانشات
𝘑𝘪𝘮𝘪𝘯 ⌯ #DORNA🦋
𝘐𝘮𝘢𝘨𝘪𝘯𝘦 ⌯ #Jimin
به اینه تکیه داده بود و جوری که انگار دردی رو تحمل میکرد و کلافه بود اخم کرده بود
+جیمین شی!
بهش نزدیک شدی و صداش زدی، اخم هاشو باز کرد و بهت نگاه کردی
-عه اینجا چیکار میکنی؟!
دستشو جوری که مشخص بود چیزیو قایم میکنه پشت سرش برد
+خودت اینجا چیکار میکنی؟!
طوری که مضطرب نگاه میکرد نگرانت میکرد
-عام برای تمرین اومدم
به دستی ک پشت سرش داشت اشاره کردی
+دستت چیزیش شده؟
قایم کردنش از دیدت پنهون نمونده بود
-ها؟نه چطور؟
و همینطور دست پاچه بودنش
غافلگیرانه خودت رو به پشتش رسوندی برگه ای که دستش بود قاپیدی و بازش کردی
-هی هی هی تو نباید اونو بخونی برش گردون
با سختی و سرعت کلمات روی برگه رو خوندی و سمتش برگشتی
به چشم های خجالت زدش نگاه کردی و بعد از سرفه مصنوعی لب زدی
+این...مال کیه؟!
-فک نمیکردم انقدر سخت باشه ولی...
نفس عمیقی کشید و ادامه داد
-باهام قرار بزار ا/ت...
「نظر یادتون نره تنبل نباشید🧣」
عا راستی لایک فراموش نشه(^~^;)ゞ
╭──────────── 🍷🥢-
ꪻ -DORNA_ARMY ✛
𝘐𝘮𝘢𝘨𝘪𝘯𝘦 ⌯ #Jimin
به اینه تکیه داده بود و جوری که انگار دردی رو تحمل میکرد و کلافه بود اخم کرده بود
+جیمین شی!
بهش نزدیک شدی و صداش زدی، اخم هاشو باز کرد و بهت نگاه کردی
-عه اینجا چیکار میکنی؟!
دستشو جوری که مشخص بود چیزیو قایم میکنه پشت سرش برد
+خودت اینجا چیکار میکنی؟!
طوری که مضطرب نگاه میکرد نگرانت میکرد
-عام برای تمرین اومدم
به دستی ک پشت سرش داشت اشاره کردی
+دستت چیزیش شده؟
قایم کردنش از دیدت پنهون نمونده بود
-ها؟نه چطور؟
و همینطور دست پاچه بودنش
غافلگیرانه خودت رو به پشتش رسوندی برگه ای که دستش بود قاپیدی و بازش کردی
-هی هی هی تو نباید اونو بخونی برش گردون
با سختی و سرعت کلمات روی برگه رو خوندی و سمتش برگشتی
به چشم های خجالت زدش نگاه کردی و بعد از سرفه مصنوعی لب زدی
+این...مال کیه؟!
-فک نمیکردم انقدر سخت باشه ولی...
نفس عمیقی کشید و ادامه داد
-باهام قرار بزار ا/ت...
「نظر یادتون نره تنبل نباشید🧣」
عا راستی لایک فراموش نشه(^~^;)ゞ
╭──────────── 🍷🥢-
ꪻ -DORNA_ARMY ✛
۳۴.۱k
۲۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.