میدونی گاهی وقتا مجبوری،
میدونی گاهی وقتا مجبوری،
مجبوری به سر کردن با شبهایی که هیچ علاقهای به صبحش نداری
مجبوری یه لبخند مصنوعی میخ کنی رو لبهات
مجبوری جلوی آینه به جفت چشمات زل بزنی و بگی:
هیس،همین که گفتم حق ندارین ببارین
مجبوری بین این مترسکهای انسان نما راه بری و باهاشون با تمام بیاحترامی ها بااحترام حرف بزنی
مجبوری به گذروندن
حتی به نفس کشیدن:)))
مجبوری به سر کردن با شبهایی که هیچ علاقهای به صبحش نداری
مجبوری یه لبخند مصنوعی میخ کنی رو لبهات
مجبوری جلوی آینه به جفت چشمات زل بزنی و بگی:
هیس،همین که گفتم حق ندارین ببارین
مجبوری بین این مترسکهای انسان نما راه بری و باهاشون با تمام بیاحترامی ها بااحترام حرف بزنی
مجبوری به گذروندن
حتی به نفس کشیدن:)))
۲.۲k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.