ساز
میدانی چرا او در چنین شرایط سختی ساز میزند؟
چون او یک نوازندهی حرفهای ست.
جراحها تومور را حین عمل بر میدارند،
اما اگر به بافت حساسی در مغز آسیبی برسانند،
او دیگر هیچوقت نمیتواند ساز بزند.
این اجرای تلخ برای جراح به این معناست که
«هرجا ساز نزدم، متوقف شوید»
انتخاب نقطهای میان مرگ و موسیقی.
میدانی چرا او در چنین شرایط سختی ساز میزند؟
چون «هر آدم، چیزی برای از دست ندادن دارد.»
ساز برای ما تنها یک ساز است!
اما برای او، تمامِ معنای زندگیست...
چون او یک نوازندهی حرفهای ست.
جراحها تومور را حین عمل بر میدارند،
اما اگر به بافت حساسی در مغز آسیبی برسانند،
او دیگر هیچوقت نمیتواند ساز بزند.
این اجرای تلخ برای جراح به این معناست که
«هرجا ساز نزدم، متوقف شوید»
انتخاب نقطهای میان مرگ و موسیقی.
میدانی چرا او در چنین شرایط سختی ساز میزند؟
چون «هر آدم، چیزی برای از دست ندادن دارد.»
ساز برای ما تنها یک ساز است!
اما برای او، تمامِ معنای زندگیست...
۲.۲k
۰۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.