روحت شاد ویدای من
آبجی الان تو نیستی من باید برم یزد اما تو گفتی باهم میریم الان تو نیستی من باید با مهدیه برم واییییی این بود رسم دنیا همه قول هایی دادی دوروغ بود خونتو چکار کنم همه میان خونت نیستی که میخان باهات حرف بزنن با قاب عکست حرف بزنن وایییی
😭😭😭😭😭
😭😭😭😭😭
۵.۵k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.