پارت۴ .... تغییر
نکته: همراه آهنگ ویدئو این متن را بخوانید برای. درک بهتر
موری سان : خب این عالیه که یه مهره ی مهم توی مافیا اضافه بشه ببینم حرکات رزمی بلدی؟
هارومی : نه
موری سان:چه صلاحی رو بیشتر همه دوستداری؟
هارومی : شمشیر
موری سان: عالیه کویو میتونه بت یاد بده
و از این به بعد با چویا به ماموریت میری
بعد شندین این حرف گفتم : چی ولی من
موری سان حرفمو قط کرد و گفت: هیسسس
دیگه حرفی نزدم
همون لحظه رئیس مافیای اژدها که جدیدا قرار بود صلح کنن آمد داخل جنگ بین این دو مافیا خیلی خطرناکه
کنارش پسر ۱۵ سالش ریون بود اون پسر از باباش هم ترسناک تر و خطرناکتره. اونم بخاطر مهبتش ....
دست هارومی گرفتم و اتاق بیرون رفتیم
هارومی پرسید: چی شده بنظر ترسیده میای
و فقط جواب دادم. سوال نباشه بریم پیش کویو
به دفتر کویو رسیدیم هارومی رو دادم دستش و خودمم رفتم پای ماموریتم
_از زبان هارومی _
چویا سان منو برد پیش کویو سان
اون خیلی خوشگله اول با یه لبخند ازم پرسید اسمت چیه؟
جواب دادم هارومی هستم
و در ادامه گفت موری سان فرستادت؟ برای آموزش شمشیر زنی؟ درسته؟
بله
کویو:
چقدر از شمشیر میدونی؟
چیز زیادی نیسا ولی یه سری افراد خاص رو میشناسم
کویو: مثلا کی؟
من: زورو سان_ تانجیرو سان _ سانمی سان
کویو: خوبه اینا همشون برای چند هزار پیشن
من بهت یاد میدم چطور شمشیر بگیری دستت
اول باید یه شمشیر انتخاب کنی
منو به سمت اتاقی برد که همش پر شمشیر بود
و ادامه داد: کدوم حس خاصی بت میده؟
موری سان : خب این عالیه که یه مهره ی مهم توی مافیا اضافه بشه ببینم حرکات رزمی بلدی؟
هارومی : نه
موری سان:چه صلاحی رو بیشتر همه دوستداری؟
هارومی : شمشیر
موری سان: عالیه کویو میتونه بت یاد بده
و از این به بعد با چویا به ماموریت میری
بعد شندین این حرف گفتم : چی ولی من
موری سان حرفمو قط کرد و گفت: هیسسس
دیگه حرفی نزدم
همون لحظه رئیس مافیای اژدها که جدیدا قرار بود صلح کنن آمد داخل جنگ بین این دو مافیا خیلی خطرناکه
کنارش پسر ۱۵ سالش ریون بود اون پسر از باباش هم ترسناک تر و خطرناکتره. اونم بخاطر مهبتش ....
دست هارومی گرفتم و اتاق بیرون رفتیم
هارومی پرسید: چی شده بنظر ترسیده میای
و فقط جواب دادم. سوال نباشه بریم پیش کویو
به دفتر کویو رسیدیم هارومی رو دادم دستش و خودمم رفتم پای ماموریتم
_از زبان هارومی _
چویا سان منو برد پیش کویو سان
اون خیلی خوشگله اول با یه لبخند ازم پرسید اسمت چیه؟
جواب دادم هارومی هستم
و در ادامه گفت موری سان فرستادت؟ برای آموزش شمشیر زنی؟ درسته؟
بله
کویو:
چقدر از شمشیر میدونی؟
چیز زیادی نیسا ولی یه سری افراد خاص رو میشناسم
کویو: مثلا کی؟
من: زورو سان_ تانجیرو سان _ سانمی سان
کویو: خوبه اینا همشون برای چند هزار پیشن
من بهت یاد میدم چطور شمشیر بگیری دستت
اول باید یه شمشیر انتخاب کنی
منو به سمت اتاقی برد که همش پر شمشیر بود
و ادامه داد: کدوم حس خاصی بت میده؟
۲۸۷
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.