یه تعریف ازافسردگی شنیدم،جالب بود:
یهتعریفازافسردگیشنیدم،جالببود:
یهاحساسیهکهانگاریادت،میادحسبهترداشتنچجوریبوده،
وبعدکارهاییروانجاممیدیکهفکرمیکنیحالتروبهترمیکنه،امانمیکنه،حتیبدترشمیکنه.
وکارهاییکهمیترسیانجامشونبدی،احتمالاکارهاییهستنکهحالتروبهترمیکنن،
امابازهمنمیتونیانجامبدی،ودلیلیهمبراشنداری!.
خودمم
#۲۲
یهاحساسیهکهانگاریادت،میادحسبهترداشتنچجوریبوده،
وبعدکارهاییروانجاممیدیکهفکرمیکنیحالتروبهترمیکنه،امانمیکنه،حتیبدترشمیکنه.
وکارهاییکهمیترسیانجامشونبدی،احتمالاکارهاییهستنکهحالتروبهترمیکنن،
امابازهمنمیتونیانجامبدی،ودلیلیهمبراشنداری!.
خودمم
#۲۲
۴۰۳
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.