ادامه سناریو
پارت دوم سناریو جذاب از مستر کیممم
ادامه سناریو:::
بله درست شنیدی فقط و فقط خودم یعنی کیم نامجون
کتت رو از تنت در آورد و کت خودش رو دورت پیچید: عاااا.. یادم رفت بگم ا.تِ من ذره ذره وجودت برای خودمه! متعلق به خودمی! خم شد و کفش های پاشنه بلندت رو از پات در آورد
کفش هاتو توی دستش گرفت و کمی از زمین بلندت کرد
پاهاتو روی پاهاش گذاشت و دستشو دورت پیچید
نفس های لرزونشو روی گونه ات احساس میکردی
دستتو روی شونش گذاشتی تا تعادلتو حفظ کنی
محکم تر تورو به خودش چسبوند و سرشو محکم توی گردنت فشار داد: هممم همیشه دیوونم میکردی
کاملا داخل خونه رفتید و نامجون با دستی که کفش هاتو نگه داشته بود در رو بست
لبای داغ و انتظار کشیدش رو روی گردنت گذاشت و کبودی های قرمز و بنفشی روی گردنت کشید که موجب رضایتش میشد
با لبخند به شاهکار هاش نگاه کرد و توی گوشِت زمزمه وار گفت: اینم یه نشونه که همه بدونن برای خودمی!
بدون کامل کردن حرفش لبات رو به اسارت گرفت و با صدای بلند بوسیدت.
به دلخواه خودتون میتونید ادامش بدید
بهتریشو میزارم تو پیج
ادامه سناریو:::
بله درست شنیدی فقط و فقط خودم یعنی کیم نامجون
کتت رو از تنت در آورد و کت خودش رو دورت پیچید: عاااا.. یادم رفت بگم ا.تِ من ذره ذره وجودت برای خودمه! متعلق به خودمی! خم شد و کفش های پاشنه بلندت رو از پات در آورد
کفش هاتو توی دستش گرفت و کمی از زمین بلندت کرد
پاهاتو روی پاهاش گذاشت و دستشو دورت پیچید
نفس های لرزونشو روی گونه ات احساس میکردی
دستتو روی شونش گذاشتی تا تعادلتو حفظ کنی
محکم تر تورو به خودش چسبوند و سرشو محکم توی گردنت فشار داد: هممم همیشه دیوونم میکردی
کاملا داخل خونه رفتید و نامجون با دستی که کفش هاتو نگه داشته بود در رو بست
لبای داغ و انتظار کشیدش رو روی گردنت گذاشت و کبودی های قرمز و بنفشی روی گردنت کشید که موجب رضایتش میشد
با لبخند به شاهکار هاش نگاه کرد و توی گوشِت زمزمه وار گفت: اینم یه نشونه که همه بدونن برای خودمی!
بدون کامل کردن حرفش لبات رو به اسارت گرفت و با صدای بلند بوسیدت.
به دلخواه خودتون میتونید ادامش بدید
بهتریشو میزارم تو پیج
۱۹.۰k
۰۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.