پارت اول
پارت اول
انگشت هام بخاطر سرما یخ زده بود.نفس سردم رو بیرون دادم.من کجام؟ فکر کنم دارم راه رو اشتباه میرم!.سرم رو بالا بردم تا به
آسمون نگاه کنم.اما هیچ جوره نمیشود آسمون رو دید درخت های
سر به فلک کشیده مانع دیدن آسمون میشودن!.دست هام رو توی
جیب هودیم زدم.به روبه رو خیره شدم.این جنگل خیلی بزرگه!. حتما مامان بابا تا الان متوجه نبودنم شدن!.با سردی میوزید و درخت ها همراه با ریتم باد شاخه هاشون رو تکون میدادن.نمیدونم
دارم کجا میریم حتی یادم نمیاد چجوری اومدم اینجا!.صدای زوزه
گرگ توی گوشم پیچید.وحشت زده به روبه رو خیره شدم.قلبم
دیوانه وار به سینه ام میکوبید.گ... گرگ؟! اگه بهم حمله کنه
چی؟! نه... نه اینجوری نمیشه.نفس سردم رو بیرون دادم.بهتر
اینجا نمونم.شاید تونستم مامان بابا رو پیدا کنم.سمت مقصدی
نا معلوم به راه افتادم.جنگل توی سکوت وهم آوری فرو رفته بود.
انگشت هام بخاطر سرما یخ زده بود.نفس سردم رو بیرون دادم.من کجام؟ فکر کنم دارم راه رو اشتباه میرم!.سرم رو بالا بردم تا به
آسمون نگاه کنم.اما هیچ جوره نمیشود آسمون رو دید درخت های
سر به فلک کشیده مانع دیدن آسمون میشودن!.دست هام رو توی
جیب هودیم زدم.به روبه رو خیره شدم.این جنگل خیلی بزرگه!. حتما مامان بابا تا الان متوجه نبودنم شدن!.با سردی میوزید و درخت ها همراه با ریتم باد شاخه هاشون رو تکون میدادن.نمیدونم
دارم کجا میریم حتی یادم نمیاد چجوری اومدم اینجا!.صدای زوزه
گرگ توی گوشم پیچید.وحشت زده به روبه رو خیره شدم.قلبم
دیوانه وار به سینه ام میکوبید.گ... گرگ؟! اگه بهم حمله کنه
چی؟! نه... نه اینجوری نمیشه.نفس سردم رو بیرون دادم.بهتر
اینجا نمونم.شاید تونستم مامان بابا رو پیدا کنم.سمت مقصدی
نا معلوم به راه افتادم.جنگل توی سکوت وهم آوری فرو رفته بود.
۱.۶k
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.