پارت۲
پارت۲
رها)
خسته از غر غرای مامان هنسفریمو گذاشتم و دل به خواب سپردم
یاده چندوقن پیش ولم نمیکرد
زندگی من مثل رمانا نبود
من هم مامانمو داشتم هم بابام
پولدار بودیم ولی نه خونمون نو و بزرگ بود نه خدمتکار داشتیم
تویه خونه ی ۱۵۰ متری ۱۵ سال ساخت زندگی میکردیم
خونمونو دوس داشتم
زندگیمون دوس داشتم فقط تنها مشکل مشکلاتم با فری بود
فری دختر شرور شیطونی بود و من مخالف اون
فریال اهل مد و پارتی آرایش رل و فاب و ماشینو پول بود
من اهل کتاب و درسو فیلمو اهنگ
فریال روزی ته بار کراش عوض میکرد
من روزی صدتا کتاب میخوندم
نمیگم من بهترم ولی خیلی فرقه
بین منو فریال
خسته از تموم فکر خیالات
یه نیم تنه بافتنی مشکی استی بلند با یه پافر بدون آستین کوتاه سفید با جیبای مشکی و کلاس مشکیم موهامم آزاد گذاشتم
کتاب زندگی نامه بیل گیتس رو برداشتم به حیاط رفتم
یه حیاط بزرگ که وسطش یه حوض داشت
یه دست مبلمان شیک و یه صندلی چوبی درست بین باغ پر گل دریاچه کوچک وسط حیاط
روی صندلی چوبی نشستم و به خواندن کتابم مشغول شدم
+++پایان+++
رها)
خسته از غر غرای مامان هنسفریمو گذاشتم و دل به خواب سپردم
یاده چندوقن پیش ولم نمیکرد
زندگی من مثل رمانا نبود
من هم مامانمو داشتم هم بابام
پولدار بودیم ولی نه خونمون نو و بزرگ بود نه خدمتکار داشتیم
تویه خونه ی ۱۵۰ متری ۱۵ سال ساخت زندگی میکردیم
خونمونو دوس داشتم
زندگیمون دوس داشتم فقط تنها مشکل مشکلاتم با فری بود
فری دختر شرور شیطونی بود و من مخالف اون
فریال اهل مد و پارتی آرایش رل و فاب و ماشینو پول بود
من اهل کتاب و درسو فیلمو اهنگ
فریال روزی ته بار کراش عوض میکرد
من روزی صدتا کتاب میخوندم
نمیگم من بهترم ولی خیلی فرقه
بین منو فریال
خسته از تموم فکر خیالات
یه نیم تنه بافتنی مشکی استی بلند با یه پافر بدون آستین کوتاه سفید با جیبای مشکی و کلاس مشکیم موهامم آزاد گذاشتم
کتاب زندگی نامه بیل گیتس رو برداشتم به حیاط رفتم
یه حیاط بزرگ که وسطش یه حوض داشت
یه دست مبلمان شیک و یه صندلی چوبی درست بین باغ پر گل دریاچه کوچک وسط حیاط
روی صندلی چوبی نشستم و به خواندن کتابم مشغول شدم
+++پایان+++
۵.۸k
۱۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.