مال من باش ماه زیبا
پارت 6
از زبان لیان
هم رفتیم خونه لباسم راحتی پوشیدم دیدم یکی در خونه زد رفتم باز کردم دیدم لیسا زخمی شده با سرعت بغل کردمش بردمش روی مبل هم آمدن دورش جمع شد
لیان = نامی این چه کاری لیسا رو کجا بردی ماموریت
نامی = کنار رود خانه { هان }
لیان = جیغغغغغغغغغغغ نامی مگه نگفتم لیسا رو با یکی بفرست
نامی = ببخشید
لیان= اوف لیسا بیدار شو بیدار شو
لیسا = لیان خوبی
لیان = آیش دختر مگه نگفتم مراقب باش
لیسا = دفعه بعد
لیسا بلند شد لیان بغل کرد بوس کرد لیان رو
نامی = بسه بیان اینجا ببینم
هم دور نامی جمع شدن
هم = بله
نامی = لیان تو اتاق خودت با لیسا
جنی جیسو لیا توی یک اتاق وسطی چون سه تا تخت داره
ته فلیکس جمین توی اتاق کنار وسطی چون سه تا تخت
کوک تو اتاق خودش
منم اتاق خودم
جین = من چی
نامی = بیا اتاق من
جین = اوکی
هم رفتن اتاق خودشون من لیسا داشتیم آهنگ می خوندیم من لیسا آرزو داشتیم خواننده بشیم اما چون داداشم مافیاه بود نمیتوانستیم
از زبان لیا
داشتیم توی اتاق صحبت میکردیم
از زبان جمین
هم خوابیده بودن
از زبان lili { کوک خواب بود }
از زبان نامجون
نامی = نمیخوای لباس عوض کنی
جین = لباس ندارن
نامی = بیا مال من
جین داشت لباس در میآورد که اندامی داشت میخواستم مال خودم باشه نامی داری چی میگی واسه خودت ببند دهن رو
از زبان لیان
هم رفتیم خونه لباسم راحتی پوشیدم دیدم یکی در خونه زد رفتم باز کردم دیدم لیسا زخمی شده با سرعت بغل کردمش بردمش روی مبل هم آمدن دورش جمع شد
لیان = نامی این چه کاری لیسا رو کجا بردی ماموریت
نامی = کنار رود خانه { هان }
لیان = جیغغغغغغغغغغغ نامی مگه نگفتم لیسا رو با یکی بفرست
نامی = ببخشید
لیان= اوف لیسا بیدار شو بیدار شو
لیسا = لیان خوبی
لیان = آیش دختر مگه نگفتم مراقب باش
لیسا = دفعه بعد
لیسا بلند شد لیان بغل کرد بوس کرد لیان رو
نامی = بسه بیان اینجا ببینم
هم دور نامی جمع شدن
هم = بله
نامی = لیان تو اتاق خودت با لیسا
جنی جیسو لیا توی یک اتاق وسطی چون سه تا تخت داره
ته فلیکس جمین توی اتاق کنار وسطی چون سه تا تخت
کوک تو اتاق خودش
منم اتاق خودم
جین = من چی
نامی = بیا اتاق من
جین = اوکی
هم رفتن اتاق خودشون من لیسا داشتیم آهنگ می خوندیم من لیسا آرزو داشتیم خواننده بشیم اما چون داداشم مافیاه بود نمیتوانستیم
از زبان لیا
داشتیم توی اتاق صحبت میکردیم
از زبان جمین
هم خوابیده بودن
از زبان lili { کوک خواب بود }
از زبان نامجون
نامی = نمیخوای لباس عوض کنی
جین = لباس ندارن
نامی = بیا مال من
جین داشت لباس در میآورد که اندامی داشت میخواستم مال خودم باشه نامی داری چی میگی واسه خودت ببند دهن رو
۲.۶k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.