کیم سوکجین

خب اول سلام
من دیشب گفتم هرچی تو مدرسه شدو براتون تعریف میکنم
خیلی اتفاقات بدی افتاد
۱-ما رفتیم مدرسه ی پسرونه ی ۱۰ تا۱۲ اونجا دوتا پسر با هم دعواشون شد و همدیگرو کتک زدن و فکر کنم اخراج شدن چون رئیس اداره هم اونجا بود
۲-وقتی داشتیم بر می گشتیم مدیرمون نزدیک بود تصادف کنه
۳-اداره اومدن و ما قرار بود یه سرود براشون بخونیم گند زدیم و یکی میخوند یکی نمی خوند یکی تازه اولش بود یکی اخرش بود یکی یه جور دیگه اجرا میکرد یکی دیگه هم یه جور دیگه
۴-وقتی برگشتم خونه دستم وسط در اشپز خونه گیر کرد ودرد گرفت
۵-خوردم زمین و دست چپم پیچ خورد و سرم درد گرفت وپف کرد
۶-رفتیم خونه ی مامان بزرگم پسر خالم موتورشو دست گرفته بود ووایساده بود میخواست بزنه روی جک بعد فکر کرد روی جک هست ولش کرد خورد تو سرم و سرم خون اومد
۷-دختر داییم سرما خورد
۸-امشب قراره پسر عموم بیاد خونه ما بخوابه دعا کنید منی که خیلی سوتی میدم سوتی ندم این ۵ روز بمونه و بره
۹-کامل امروز روز پرمشغله ای بود راستی یادم رفت
۱۰-گوشیم خورد زمین و شکست
۱۱-پسر عمم تصادف کرده و بیمارستانه

وای یکی به من و زندگی من کمک کنه اخه این چه بلا هایی هست که داره سر من میاد