وای امروز امتحان زبان داشتم امتحان رو که ریدم هیچ اعصابم
وای امروز امتحان زبان داشتم امتحان رو که ریدم هیچ اعصابم به چخ رفت تلخ (اسم یکی از دوستامه اگه به پست های قبل توجه کنید میفهمید ) پشت من میشینه بعد یه دقیقه برگه منو دید بعد گفت ا هیچی که ننوشتی اینجوری بودم ببند دهنتو خودش ریاضی هیچی ننوشته بودی حال برا من کص میگی من نمیتونستم جوابش رو بدم چون معلم جلوم بود حالا این هیچی جلویم یکی کصخلا کلاسه اون برگش رو داد ولی چون چند نفر از بچها مدرسه نیومدن باید می موند تو کلاس بعد حالا هی منو نگاه میکرد دوباره این ور اون ور رو نگاه میکرد ده بار گفتم برگرد آخر گفت بر نمیگردم به تو چه من خیلی شیک دستم رو بردم بالا گفتم خانوم این بر نمیگرده اون خیلی شیک یه داد زد منم ترسیدم ولی حقش بود و خلاصه ریده شد به اعصابم و تلخ رو از لیست دوستا پاک کردم
۷.۰k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.