برای من به دنبال آرامش دویدن مانند حکایت همان دختر کبریت
برای من به دنبال آرامش دویدن مانند حکایت همان دختر کبریت فروشی است که در پی آرامش
دانه به دانه کبریت هایش را روشن کرد و در آخر...
چشمانش را بست
در رویا هایش غرق شد
و دیگر هرگز بیدار نشد...
دانه به دانه کبریت هایش را روشن کرد و در آخر...
چشمانش را بست
در رویا هایش غرق شد
و دیگر هرگز بیدار نشد...
۱.۹k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.