یه زمانی پشت سر هم بهم چندتا شوک روحی وارد شد
یه زمانی پشت سر هم بهم چندتا شوک روحی وارد شد
مثل همیشه نبودم که گریه زاری کنم
دیگه گریه ام نمیمد از وضع بد روحیم بود
هرکاری میکردم نمیتونسم گریه کنم
دیگه هیچ احساسی نداشتم
خنثی بودم ...
نه چیزی خوشحالم میکرد نه چیزی ناراحت
۱۰۰ درصد روح من رو خشم گرفته بود ...
یعنی این مدت سال روز و ماه هایی که گذشت نه گریه نه ناراحتی نه غم هیچکدوم اینقدر جرعت جنگیدن با زندگی رو بهم نداده بود که خشم داد ...
و همین خشم باعث شد بجنگم واس چیزی که میخوام
بایدی بود ، اما اگر شاید نداشتم " باید میجنگیدم " تا برسم ... و هیچ چیزی مثل خشم تورو جنگجو بار نمیاره
پس اگه تو هم دختری هستی که با قلبی شکسته واس زندگیت میجنگی و همچنان عشق میورزی لایق همه این دنیا هستی :)
مثل همیشه نبودم که گریه زاری کنم
دیگه گریه ام نمیمد از وضع بد روحیم بود
هرکاری میکردم نمیتونسم گریه کنم
دیگه هیچ احساسی نداشتم
خنثی بودم ...
نه چیزی خوشحالم میکرد نه چیزی ناراحت
۱۰۰ درصد روح من رو خشم گرفته بود ...
یعنی این مدت سال روز و ماه هایی که گذشت نه گریه نه ناراحتی نه غم هیچکدوم اینقدر جرعت جنگیدن با زندگی رو بهم نداده بود که خشم داد ...
و همین خشم باعث شد بجنگم واس چیزی که میخوام
بایدی بود ، اما اگر شاید نداشتم " باید میجنگیدم " تا برسم ... و هیچ چیزی مثل خشم تورو جنگجو بار نمیاره
پس اگه تو هم دختری هستی که با قلبی شکسته واس زندگیت میجنگی و همچنان عشق میورزی لایق همه این دنیا هستی :)
۶.۳k
۲۸ آبان ۱۴۰۱