صد ثانیه با کتاب

🎞️ صد ثانیه با کتاب

✂️ نمی دانم از کدام شاعر است، به گمانم شعری است از یک شاعر عرب، شلخته تر از سربازها ندیدم، از جنگ که برمی گردند، یکی دستش را، یکی پایش را، یکی دلش را و حواس پرت ترین آنها، خودش را جا می گذارد. آن دیالوگ معروف پرویز پرستویی را یادت هست، همان دیالوگ معروف آژانس شیشه ای؛ می دونی یک گردان بره خط، گروهان برگرده یعنی چی؟ می دونی یک گروهان بره خط، دسته برگرده یعنی چی؟ می دونی یک دسته بره خط، نفر برگرده یعنی چی؟ عجب شب عجیبی بود. به گمانم مقداد و علی در یک حال بودند، هر دو دلواپس و دل نگران. آن شب، هر جا جمعی در حال صحبت بودند، با ورود علی ساکت می شدند.
.
📖 #یک_روز_بعد_از_حیرانی
✍🏻 به قلم #فاطمه_سلیمانی_ازندریانی

لینگ صفحه اصلی سایت
https://nashreshahidkazemi.ir/?refby=5g55g
دیدگاه ها (۰)

💢روایتی از کتاب #فانوس_کمین به روایت #نسائی از #حاج_حسین_یکت...

هوای این روزهای منخاطرات جانباز مدافع‌حرم امیرحسین حاجی‌نصیر...

مادر مبارزاننویسنده: مهدی طائبتحلیلی گذرا بر مبارزات هوشمند ...

اهالی اینجانویسنده: زهرا آقازادهروزنوشت‌هایی از بخش بانوان ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط