تو تنها کسی بودی که با بوسه بر دردهایم ، زخم میکاشتی و من
تو تنها کسی بودی که با بوسه بر دردهایم ، زخم میکاشتی و من ؛
زخم کاری هایت را مرحمی میدیدم برای روح درمانده ام . . . کِه در آن زمان برای جسم خود تحریم میکرد که من اینکار را بکنم . پس جسمم را فدای روحم کردمو حال . . .
نه تنها روحی در تنم زنده نیست بلکه ، جسمم نیز دِگر زنده بودن را به دست فراموشی سپرده ،؛
زخم کاری هایت را مرحمی میدیدم برای روح درمانده ام . . . کِه در آن زمان برای جسم خود تحریم میکرد که من اینکار را بکنم . پس جسمم را فدای روحم کردمو حال . . .
نه تنها روحی در تنم زنده نیست بلکه ، جسمم نیز دِگر زنده بودن را به دست فراموشی سپرده ،؛
۵۲۶
۲۱ شهریور ۱۴۰۳