همه چیز از یه ویدیو شروع شد

همه چیز از یه ویدیو شروع شد
پیجشو پیدا کردم و از ویدیو هاش خوشم اومد،هم میالندی بود هم آرمی،مثل خودم
قدرت ادیتاش قلبمو اکلیلی میکرد،برای اینکه حداقل حس خوب بگیره پستاشو لایک کردم و کامنتای مثبت گذاشتم،کامنتمو دید و جواب داد،یه مکالمه کوچولو شکل گرفت و گفت میشه دوست شیم؟منم که دوست داشتم از لونه تنهاییم بیام بیرون استقبال کردم. شروع کردیم با هم حرف زدن،همون دقایق اول جاشو توی قلبم پیدا کرد. ولی کم کم سرد شدیم،تقصیر منه،نتونستم محبتاشو جبران کنم،نتونستم عشقی که میخواستو بهش بدم،نتونستم کافی باشم براش
ولی اون بخشی از روحمه
اون برام مثل شیرکاکائو داغ توی برفه
مثل بوی بارون موقع تکلیف نوشتنه
مثل هودی پشمی توی سرماس
مثل اون بوی قهوه که میپیچه توی پاساژه
مثل بوی گل نرگسه
مثل اون شب قبل مسافرته
مثل چای آتیشی کنار خانوادس
مثل موسیقی توی جنگله
اون خیلی مهربونه،کیوته،خوشگله،خوش اخلاقه،دوست داشتنیه و هزارتا صفتی که حروف جلوش کم میارن
چشماش،هوشش،قیافش،مهربونیش،استایلش،موهاش،وایبش و بقیه ویژگی هاش باعث میشه به کسایی که دوسشون داره حسودیم بشه
شاید نتونستم همه ی زخماتو درمان کنم،ولی برای خریدن چسب زخم،پاهای خودمو زخمی کردم،ببخشید که کافی نبودم!
فقط خواستم بدونی،تو بذر شادی توی دلم کاشتی،که بدون تو نهالش خشک میشه....
@cvrze