half brother part : 31
چرخیدم و ترکش کردم در اتاقو پشت سرم کوبیدم
از تخته بالا رفتم و دراز کشیدم پتو رو کشیدم روی سرم هر چند که عمرا اگر میتونستم بخوابم
در اتاقم به ارومی باز شد و بعد چراغ اتاق روشن شد شنیدم که جونگکوک گفت: _ پیشنهاد صلح چطوره؟
وقتی ملافه رو کشیدم پایین تا ببینمش خشکم زد با به ال*ت مصنوعی توی دستش ایستاده بود نه نه هر ال*ت مصنوعی ای ویبراتور من توی دستش بود. ال*ت لاستیکی بنفش من!!
(چی بگم؟ :/)
اگ تکونش داد و گفت : _ هیچی مثل یه ویبراتور با یه لبخند نمیتونه تاسفمو نشون بده.
چرخیدم و دوباره سرمو کردم زیر پتو
_ اوه بیخیال گرتا جدی داری اون زیر گریه میکنی؟
بعدش اتاق توی سکوت فرو رفت فکر میکردم اگه به نادیده گرفتنش ادامه بدم میزاره میره اما وقتی صدا ویز ویز ویبراتورمو شنیدم و به دنبالش تخت زیر وزن جونگکوک پایین رفتم فهمیدم اشتباه کردم
_ اگر نخندی قسم میخورم با این دوست پسر کوچولوت غلقکت بدم
زدش به لبام پتو رو با حرص پایین آوردم خیز برداشتم و تلاش کردم تا ویبراتورمو چنگ بزنم
اما جونگکوک سریعتر بود و بیشتر قلقلکم داد پشت و کف پام در امون نموندن داشتم از خنده غش میکردم
- وایسااا
_ عمرا!
وقتی رفت سمت زیر بغلم تمام کنترلمو از دست دادم باعث شد روی تخت بیفتم و بلند قه قه بزنم
چی شد که کارم به اینجا کشید؟ کنار جونگکوک توی تختم با یه دیلدو؟
اینقدر بلند قهقه میزدم که اگر ادامه میداد می مردم
مرگ توسط دیلدو !!!!!!
بالاخره خاموشش کرد (انگار ویبراتورشو روشن کنی میره رو ویبره)
چند دقیقه ای وقت گرفت تا نفسام منظم شن و اروم شم
- چرا وایستادی؟
_ ماموریت این بود که تو رو بخندونم که انجام شد
گرفتش سمتم : بیا
- مرسی
یه تای ابروشو داد بالا و گفت:
_ فک کنم فردا شب توی شلوارت مهمونیه میخوای مشروبش با من!!
در حالی که دیلدو رو داخل میزم بر میگردوندم گفتم
- چقدر بامزه ای
یه یادداشت ذهنی برای خودم گذاشتم که به جای امن تر واسه این دیلدو پیدا کنم.
کمال شگفتی کنارم دراز کشید با اینکه هیچ تماسی در کار نبود میتونستم گرماشو از روی پوستش حس کنم وقتی چشمام روی سیکس پک و بدن عالیش چرخید قلبم محکم به سینه ام کوبید و میلی که داشتم سرکوبش میکردم دوباره بلند شد.
پاهاش لخت بودند و از ذهنم گذشت که چقدر سک*سی آن خودمو مجبور کردم که چشم ازش بگیرم و به افکارم لعنت فرستادم
با صدای ارومی گفت:
_ دلم نمیخواست بیام اینجا گرتا
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید اگر پارت بعدی رو میخواین حداقل لایکاتون بالا ۱۱ باشه
از تخته بالا رفتم و دراز کشیدم پتو رو کشیدم روی سرم هر چند که عمرا اگر میتونستم بخوابم
در اتاقم به ارومی باز شد و بعد چراغ اتاق روشن شد شنیدم که جونگکوک گفت: _ پیشنهاد صلح چطوره؟
وقتی ملافه رو کشیدم پایین تا ببینمش خشکم زد با به ال*ت مصنوعی توی دستش ایستاده بود نه نه هر ال*ت مصنوعی ای ویبراتور من توی دستش بود. ال*ت لاستیکی بنفش من!!
(چی بگم؟ :/)
اگ تکونش داد و گفت : _ هیچی مثل یه ویبراتور با یه لبخند نمیتونه تاسفمو نشون بده.
چرخیدم و دوباره سرمو کردم زیر پتو
_ اوه بیخیال گرتا جدی داری اون زیر گریه میکنی؟
بعدش اتاق توی سکوت فرو رفت فکر میکردم اگه به نادیده گرفتنش ادامه بدم میزاره میره اما وقتی صدا ویز ویز ویبراتورمو شنیدم و به دنبالش تخت زیر وزن جونگکوک پایین رفتم فهمیدم اشتباه کردم
_ اگر نخندی قسم میخورم با این دوست پسر کوچولوت غلقکت بدم
زدش به لبام پتو رو با حرص پایین آوردم خیز برداشتم و تلاش کردم تا ویبراتورمو چنگ بزنم
اما جونگکوک سریعتر بود و بیشتر قلقلکم داد پشت و کف پام در امون نموندن داشتم از خنده غش میکردم
- وایسااا
_ عمرا!
وقتی رفت سمت زیر بغلم تمام کنترلمو از دست دادم باعث شد روی تخت بیفتم و بلند قه قه بزنم
چی شد که کارم به اینجا کشید؟ کنار جونگکوک توی تختم با یه دیلدو؟
اینقدر بلند قهقه میزدم که اگر ادامه میداد می مردم
مرگ توسط دیلدو !!!!!!
بالاخره خاموشش کرد (انگار ویبراتورشو روشن کنی میره رو ویبره)
چند دقیقه ای وقت گرفت تا نفسام منظم شن و اروم شم
- چرا وایستادی؟
_ ماموریت این بود که تو رو بخندونم که انجام شد
گرفتش سمتم : بیا
- مرسی
یه تای ابروشو داد بالا و گفت:
_ فک کنم فردا شب توی شلوارت مهمونیه میخوای مشروبش با من!!
در حالی که دیلدو رو داخل میزم بر میگردوندم گفتم
- چقدر بامزه ای
یه یادداشت ذهنی برای خودم گذاشتم که به جای امن تر واسه این دیلدو پیدا کنم.
کمال شگفتی کنارم دراز کشید با اینکه هیچ تماسی در کار نبود میتونستم گرماشو از روی پوستش حس کنم وقتی چشمام روی سیکس پک و بدن عالیش چرخید قلبم محکم به سینه ام کوبید و میلی که داشتم سرکوبش میکردم دوباره بلند شد.
پاهاش لخت بودند و از ذهنم گذشت که چقدر سک*سی آن خودمو مجبور کردم که چشم ازش بگیرم و به افکارم لعنت فرستادم
با صدای ارومی گفت:
_ دلم نمیخواست بیام اینجا گرتا
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید اگر پارت بعدی رو میخواین حداقل لایکاتون بالا ۱۱ باشه
۱.۰k
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.