این شیپ خیلی گوگولیه
این شیپ خیلی گوگولیه
اهم خواستم بگم امروز گوه بود😀
خواستم پاشم موهامو کرم بزنم
بعد یجارو زدم کلا خیس شد پشت موم💔
سشوار برداشتم با بدبختی خشک کردم
بعد رفتم مدرسه
عین میخ وایستاده بودم که این عنتر @nora.moon بیاد بعد بهش چسبیده بودم میگفتم من بانگو فن میخوامممم
دوبار داد زدم هیچ سگی محل نداد
بعدش زنگ خورد
زنگ اول علوم داشتیم که چیز خواصی نبود(معلم علوممون چشماش شبی سموره خیلی گوگولیه🦦🥲)
بعد که زنگ خورد من رفتم تو حیاط داشتم با نورا زر میزدم ناظم اومد گفت چرا یونیفرمت این رنگیه مقنعه ات چرا پایین(مال بقیه آبی نفتی بود مال من یچی تو مایه های آبی و سبز بود چون ننم دوخته بود پارچش فرق داشت)بعد از زر زدن اخر رفت
زنگ بعدش فناوری داشتیم
معلمه هی غر غر میکرد منم که کلا چشام خواب میرفت
یعنی انقد زر میزد درسم گفت یه رو خانی کنین میپرسم ازتون بعدا
بعد زنگ خورد معلم ادبیات اومد
یه برگه داد از ششم هی میگفت ازمونه نمره داره (همچنان منی که کتاب نداشتم پی دی اف خوندم:عالییی)
بعد آزمون و که دادیم همین اول ستایش و معنیاش و که گفت گفتش بخونین ۵ دقیقه دیگه ازتون میپرسم
خداروشکر زنگ خورد نتونست بپرسه منم با شادی داشتم میرفتم از تو کلاس دوستم دم در منتظرم بود
بعد میگفتم یکم دلم درد میکنه احساس میکنم دلم درد میکنه
بعد سریع رفتیم دسشویی یکدفعه دیدم بلعهههه تو مدرسه پریود شدم😀
اگه دوستم نبود الان جر خورده بودم
بعد با سرویس(این سرویسه میخواست ببینه چقد طول میکشه تا منو برسونه)رفتم خونه خداروشکر یونیفرمم ریده نشد بهش
اهم خواستم بگم امروز گوه بود😀
خواستم پاشم موهامو کرم بزنم
بعد یجارو زدم کلا خیس شد پشت موم💔
سشوار برداشتم با بدبختی خشک کردم
بعد رفتم مدرسه
عین میخ وایستاده بودم که این عنتر @nora.moon بیاد بعد بهش چسبیده بودم میگفتم من بانگو فن میخوامممم
دوبار داد زدم هیچ سگی محل نداد
بعدش زنگ خورد
زنگ اول علوم داشتیم که چیز خواصی نبود(معلم علوممون چشماش شبی سموره خیلی گوگولیه🦦🥲)
بعد که زنگ خورد من رفتم تو حیاط داشتم با نورا زر میزدم ناظم اومد گفت چرا یونیفرمت این رنگیه مقنعه ات چرا پایین(مال بقیه آبی نفتی بود مال من یچی تو مایه های آبی و سبز بود چون ننم دوخته بود پارچش فرق داشت)بعد از زر زدن اخر رفت
زنگ بعدش فناوری داشتیم
معلمه هی غر غر میکرد منم که کلا چشام خواب میرفت
یعنی انقد زر میزد درسم گفت یه رو خانی کنین میپرسم ازتون بعدا
بعد زنگ خورد معلم ادبیات اومد
یه برگه داد از ششم هی میگفت ازمونه نمره داره (همچنان منی که کتاب نداشتم پی دی اف خوندم:عالییی)
بعد آزمون و که دادیم همین اول ستایش و معنیاش و که گفت گفتش بخونین ۵ دقیقه دیگه ازتون میپرسم
خداروشکر زنگ خورد نتونست بپرسه منم با شادی داشتم میرفتم از تو کلاس دوستم دم در منتظرم بود
بعد میگفتم یکم دلم درد میکنه احساس میکنم دلم درد میکنه
بعد سریع رفتیم دسشویی یکدفعه دیدم بلعهههه تو مدرسه پریود شدم😀
اگه دوستم نبود الان جر خورده بودم
بعد با سرویس(این سرویسه میخواست ببینه چقد طول میکشه تا منو برسونه)رفتم خونه خداروشکر یونیفرمم ریده نشد بهش
۱.۳k
۰۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.