پارت ۶ فیک مجنون تو
پارت ۶ فیک مجنون تو
ات :کوک میشه از اب بریم بیرون حواسم نبود من چیزم
کوک : چیزی؟
ات : چیز دیگه
کوک : خب این چیز چیه
ات: من پری...
راوی
کوک نزاشت ات حرفش روبزنه و گفت اهااااا چیزی فهمیدم تو یه دقیقه تو ساحل بشین من برم چیز بخرم بیارم بزاری
ات : باشه عزیزم
دیدم کوک رفت و یا خودش خورا کی اورد گفتم اینا چین
کوک. خب خوراکین منظورت از چیز این بود که گرسنته دیگه مگه نه
ات: وات نه من پریودم اسکل
کوک : اوه حواسم نبود ببخشید وایسا الان میام
کوک رقت و پد خرید و بهم یه پتو داد تو ماشین انداخت و رفتیم به یه خونه ی جنگلی که تاحالا اونجارو ندیدم تو تعجب بودم که کوک لب زد
کوک : این خونه رو واسه وقتی خریدم که میخواستم بدزدمت و باهم فرار کنیم
ات لبخندی از روی سر بلندی زد به این معنا که خوشحال بود کوک واقعا دوسش داشته و گفت
ات: کوک خیلی دوست دارممممم
کوک : منم دوست دارم قند عسلم
بیا بریم
ات ویو
با کوک از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل عمارت کوک گفت اتاق هامون یکیه واسه همین سریع رفتم هموم و اومدم کارامو کردم پد گزاشتم و رفتم تو تخت کنار کوک
کوک فقط با ی شلوار راحتی رو تخت بود و تیشرت نداشت لباس منم نسبتا کوتاه بود یه شلوارک با ی تاپ راحتی که کوک بهم داده بود رفتم کنارش خوابیدم که کوک منو از پشت بغل کرد و دلمو ماساژ میداد به سیکس پکاش برخورد کردم و بعد چند مین خوابم برد
ات :کوک میشه از اب بریم بیرون حواسم نبود من چیزم
کوک : چیزی؟
ات : چیز دیگه
کوک : خب این چیز چیه
ات: من پری...
راوی
کوک نزاشت ات حرفش روبزنه و گفت اهااااا چیزی فهمیدم تو یه دقیقه تو ساحل بشین من برم چیز بخرم بیارم بزاری
ات : باشه عزیزم
دیدم کوک رفت و یا خودش خورا کی اورد گفتم اینا چین
کوک. خب خوراکین منظورت از چیز این بود که گرسنته دیگه مگه نه
ات: وات نه من پریودم اسکل
کوک : اوه حواسم نبود ببخشید وایسا الان میام
کوک رقت و پد خرید و بهم یه پتو داد تو ماشین انداخت و رفتیم به یه خونه ی جنگلی که تاحالا اونجارو ندیدم تو تعجب بودم که کوک لب زد
کوک : این خونه رو واسه وقتی خریدم که میخواستم بدزدمت و باهم فرار کنیم
ات لبخندی از روی سر بلندی زد به این معنا که خوشحال بود کوک واقعا دوسش داشته و گفت
ات: کوک خیلی دوست دارممممم
کوک : منم دوست دارم قند عسلم
بیا بریم
ات ویو
با کوک از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل عمارت کوک گفت اتاق هامون یکیه واسه همین سریع رفتم هموم و اومدم کارامو کردم پد گزاشتم و رفتم تو تخت کنار کوک
کوک فقط با ی شلوار راحتی رو تخت بود و تیشرت نداشت لباس منم نسبتا کوتاه بود یه شلوارک با ی تاپ راحتی که کوک بهم داده بود رفتم کنارش خوابیدم که کوک منو از پشت بغل کرد و دلمو ماساژ میداد به سیکس پکاش برخورد کردم و بعد چند مین خوابم برد
۱۱.۵k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.