جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم
جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد.
وی از رهبر شوروی خواست به سیاست مذهب ستیزی خاتمه دهد و نسبت به اسلام مطالعاتی انجام دهد. وی در این نامه به برخی اندیشههای فلاسفه و عرفای مسلمان اشاره میکند
آقای گورباچف وقتی از گلدستههای مساجد بعضی از جمهوریهای شما پس از هفتاد سال بانگ «الله اکبر» و شهادت به رسالت ختمی مرتبت - صلی الله و علیه و آله و سلم - به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت؛ لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهان بینی خویش را «حس» دانسته و چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون میدانند و هستی را همتای ماده دانسته و چیزی را که ماده ندارد موجود نمیدانند. قهراً جهان غیب مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت را یکسره افسانه میدانند در حالیکه معیار شناخت در جهان بینی الهی اعم از «حس و عقل» میباشد و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم میباشد گرچه محسوس نباشد لذا هستی اعم از غیب و شهادت است و چیزی که ماده ندارد میتواند موجود باشد و همانطور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسی نیز شناخت عقلی متکی است.
امام خمینی در این نامه به گورباچف هشدار داده بود که مبادا این تغییرات را به سوی فروریختن نظام بسته شوروی و به روشنی به سوی غربی شدن پیش ببرد: «مشکل اصلی کشور شما مساله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست.» ۳ سال بعذ از این نامه شوروی از هم پاشید
گورباچف آخرین رهبر شوروی با تشریح نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی روسیه، تصریح کرد: «اگر ما پیشگوییهای آیتالله {امام} خمینی را در آن پیام جدی می گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.»
وی از رهبر شوروی خواست به سیاست مذهب ستیزی خاتمه دهد و نسبت به اسلام مطالعاتی انجام دهد. وی در این نامه به برخی اندیشههای فلاسفه و عرفای مسلمان اشاره میکند
آقای گورباچف وقتی از گلدستههای مساجد بعضی از جمهوریهای شما پس از هفتاد سال بانگ «الله اکبر» و شهادت به رسالت ختمی مرتبت - صلی الله و علیه و آله و سلم - به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت؛ لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان بینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهان بینی خویش را «حس» دانسته و چیزی را که محسوس نباشد از قلمرو علم بیرون میدانند و هستی را همتای ماده دانسته و چیزی را که ماده ندارد موجود نمیدانند. قهراً جهان غیب مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت را یکسره افسانه میدانند در حالیکه معیار شناخت در جهان بینی الهی اعم از «حس و عقل» میباشد و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم میباشد گرچه محسوس نباشد لذا هستی اعم از غیب و شهادت است و چیزی که ماده ندارد میتواند موجود باشد و همانطور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسی نیز شناخت عقلی متکی است.
امام خمینی در این نامه به گورباچف هشدار داده بود که مبادا این تغییرات را به سوی فروریختن نظام بسته شوروی و به روشنی به سوی غربی شدن پیش ببرد: «مشکل اصلی کشور شما مساله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست.» ۳ سال بعذ از این نامه شوروی از هم پاشید
گورباچف آخرین رهبر شوروی با تشریح نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی روسیه، تصریح کرد: «اگر ما پیشگوییهای آیتالله {امام} خمینی را در آن پیام جدی می گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.»
۱۱.۸k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲