رد کن می خوام خودمو خالی کنم

رد کن می‌خوام خودمو خالی کنم

دیگه دارم به این نتیجه میرسم که هیچ کس دوستم نداره همه ازم متنفرن واسه هیچ کس مهم نیستم اینو خودم می‌دونم نیاز نیست با سرد بودن بهم ثابت کنید توی یک روز چهل بار بهم گفتن که ازم متنفرن این دیگه بهم ثابت شده خودمم اینو میدونم دیگه در بزار همچین بی حس شدم احساسم کلا از بین رفته میگم خوبم ولی در اصل دارم نابود میشم هیچ وقت تا حالا اینقدر احساس پوچی و تو خالی بودن نداشتم همیشه سر کوفت همیشه دعوا هیچ وقت کسی نبوده که عشق واقعی رو بهم بده هیچ هیچ وقت دوستم نداشته فقط وقتی همه دوستم دارن که رو تخت مرده شور خونه باشم اونجا تنها جاییه که واسه همه عزیزم میگم حالم خوبه ولی دارم داغون میشم دارم نابود میشم دارم میمیرم پلی به زبون نمیارم چون نمی‌خوام کسی رو اذیت کنم و مزاحم کسی باشم خودمم می‌دونم همیشه مزاحمتون بودم شاید بگین نه ولی من می‌دونم از بچگی هم وقتی جایی میرفتم مامانم دختر دیگران رو بیشتر از من دوست داشت الآنم که بزرگ شدم سالی یک بار هم دیدنشون نمیرم که مبادا باهاشون دعوام نشه مرگ تنها انتخاب منه توی این دنیا میگم می‌خوام خودمو خالی کنم ولی خالی نمیشم همیشه دوست داشتم یکی بغلم کنه و توی بغلش گریه کنم می‌دونی زندگی فقط اسمش قشنگه خودش خیلی بده خیلی این دنیا خیلی بهم بدی کرد 🙂