فصل دو من هفت تا ددی دارم🚫❤
نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم آروم شم بعد ده دقیقه بلاخره ضربان قلبم پایین تر اومد
بیبی چک رو برداشتم و جلوی چشمم گرفتم با دیدن جواب چشمام گرد شد و بدبخت شدم زمزمه کردم
چشمام پر اشک شد و داشتم فکر میکرد چرا حامله شدم که یاد اون شب فوق العاده افتادم
..... فلش بک (سهماه پیش) .....
با شیطنت جلوی آینه چرخیدم و لبم رو گاز گرفتم موهام رو خرگوشی بسته بودم و قلاده صورتی رنگی رو دور گردنم بسته بودم
لباس زیر های صورتی و توری یه تیپ کامل برای دیوونه کردن هفت تا ددی هات
یه رمبدوشام صورتی رنگ رو هم روی دوشم انداختم و با لوندی از روی پله ها پایین اومدم
نگاه خیره ددی هام رو روی تنم حس میکردم میتونستم از همین حالا جر خوردنم رو حس کنم.
با لوندی توی بقل ددی هوپی لم دادم و گفتم:اووممم چطوری ددی ژونم.؟!
خودم رو روی دیکش تکون میدادم که سخت شدن دیکش رو حس کردم و لبخندی از سر رضایت زدم
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
بیبی چک رو برداشتم و جلوی چشمم گرفتم با دیدن جواب چشمام گرد شد و بدبخت شدم زمزمه کردم
چشمام پر اشک شد و داشتم فکر میکرد چرا حامله شدم که یاد اون شب فوق العاده افتادم
..... فلش بک (سهماه پیش) .....
با شیطنت جلوی آینه چرخیدم و لبم رو گاز گرفتم موهام رو خرگوشی بسته بودم و قلاده صورتی رنگی رو دور گردنم بسته بودم
لباس زیر های صورتی و توری یه تیپ کامل برای دیوونه کردن هفت تا ددی هات
یه رمبدوشام صورتی رنگ رو هم روی دوشم انداختم و با لوندی از روی پله ها پایین اومدم
نگاه خیره ددی هام رو روی تنم حس میکردم میتونستم از همین حالا جر خوردنم رو حس کنم.
با لوندی توی بقل ددی هوپی لم دادم و گفتم:اووممم چطوری ددی ژونم.؟!
خودم رو روی دیکش تکون میدادم که سخت شدن دیکش رو حس کردم و لبخندی از سر رضایت زدم
نویسنده: #ANIL
@dady_2021
۵۵.۲k
۱۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.