«یعنی چه؟ آیا به راستی باید مرد؟»
«یعنی چه؟ آیا به راستی باید مرد؟»
و ندای درونش جواب میداد:«بله، حقیقت است و باید مرد.»
میپرسید:«ولی آخر این همه رنج برای چیست؟»
و ندا جواب میداد:«دلیلی نیست! برای هیچ!» و همین.
"تولستوی"
و ندای درونش جواب میداد:«بله، حقیقت است و باید مرد.»
میپرسید:«ولی آخر این همه رنج برای چیست؟»
و ندا جواب میداد:«دلیلی نیست! برای هیچ!» و همین.
"تولستوی"
۹.۲k
۲۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.