چه با شکوه می رقصند هنووووووز تیله ی چشمانت😌😌👌👌🌹
یه بار با یکی از دوستانم که جدا شده بود از همسرش گفتم خیلی وقته گذشته.
با کسی آشنا شو! قرار بذارین کافه .جایی برید....
گفت اینقدر خسته ام که توان نشستن با آدمها و از اول حرف زدن رو ندارم دیگه.من آدم ِاز اول شروع کردن و شناختن دیگران نیستم .توانی برای حتی کافه و بیرون رفتن و قرار و پروسه ی آشنایی ندارم!!!!!!!!!!!!!!👌👌👌
ما این همه آدمیم.اگه هرکدوممون یه شمع دستمون می گرفتیم همه جا روشن میشد.پس چرا دنیارو واسه خودمون روشن نمی کنیم؟ چرا واسه هم آرزوی خوشبختی نمی کنیم وقتی خوشبختیه بقیه چیزی از خوشبختیه ما کم نمی کنه؟چرا تنها تعریفمون از خوشبختی، فاصله ی کوتاهی بین دو بدبختیه بزرگه؟ چرا وقتی آدمای جدید میان تو زندگیمون، هول میشیم و خودمونو گم می کنیم؟
این همه فریب کاری واسه چیه وقتی که هممون تهش بیست و یک گرمیم؟
اگه یه روزی خودتو گم کردی، یه نگاه به گذشتت بنداز.ببین چی بودی و با چه پله هایی بالا اومدی.الان چی هستی و کیارو داری پله میکنی.تهش میخوای چی باشی و کی باشی؟
میدونی مشکل از کجاست؟
بزرگترین اشتباه کسی که خرش از پل میگذره اینه که فکر میکنه دیگه هیچ پلی جلوش نیست.ولی نه...
اینجا تازه شروع ماجراست.
یه نفر یا شاید چند نفر آرزوهامونو خراب کردن و تبر گذاشتن رو شونه هامون.لااقل ما دیگه تیشه نزنیم به ریشه ی هم.
هرچقدر وقت بذاری که دیگرانو خراب کنی، همونقدر وقت کم داری که خودتو بسازی.
به این فکر کن.این مسیر اشتباست.
ما توی کهکشان راه پیری گیر افتادیم.👌👌👌👌👌🌹🌹
اونی که چشمانش با شکوه میرقصید
در مقابل چشمانم عین تیله های رنگی بچگی هایم کو کجااااااااااااست !!!!!!!!
میگم چشمانت را به مانند تیله های بچگی هاااایم دوووووست داشتم و دارم
به همان قدر ساده و بی ریا
شمارش هر اخر شب
و حضور و غایب همه تیله ها در اول صبح
تیله های رنگی بچگی ام
برام با ارزش و خواستنی اند ................
و حال قلبم در پاییز گیر کرده است !
خانه قلبم، در این قلب پاییز برگ ریزان
چه تاریک است عین شبهای طولانی و سرد و سوز
اما حیف گردسوزِ دوستت دارمت فقط از دور
سو سو کنان خانه ی دلم را
روشنایی بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کو کجاست آنهمه مهربوووووووونی !؟
شب های آبان به بلندی ست در تاریکی
خانه ی دلم ظلمانی
هنووووووووز به یلدا نرسیده
فتیله ی چراغ دوستت دارمت
را کشیدی......................................................................................!!!!!!
برو بسلامت
خانه دلت آباد
هر چهار فصلت بهار بهار بهاااااااااار ............ اریا یهویی دلنوشته تقدیمتون 😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌👌👌👌👌
با کسی آشنا شو! قرار بذارین کافه .جایی برید....
گفت اینقدر خسته ام که توان نشستن با آدمها و از اول حرف زدن رو ندارم دیگه.من آدم ِاز اول شروع کردن و شناختن دیگران نیستم .توانی برای حتی کافه و بیرون رفتن و قرار و پروسه ی آشنایی ندارم!!!!!!!!!!!!!!👌👌👌
ما این همه آدمیم.اگه هرکدوممون یه شمع دستمون می گرفتیم همه جا روشن میشد.پس چرا دنیارو واسه خودمون روشن نمی کنیم؟ چرا واسه هم آرزوی خوشبختی نمی کنیم وقتی خوشبختیه بقیه چیزی از خوشبختیه ما کم نمی کنه؟چرا تنها تعریفمون از خوشبختی، فاصله ی کوتاهی بین دو بدبختیه بزرگه؟ چرا وقتی آدمای جدید میان تو زندگیمون، هول میشیم و خودمونو گم می کنیم؟
این همه فریب کاری واسه چیه وقتی که هممون تهش بیست و یک گرمیم؟
اگه یه روزی خودتو گم کردی، یه نگاه به گذشتت بنداز.ببین چی بودی و با چه پله هایی بالا اومدی.الان چی هستی و کیارو داری پله میکنی.تهش میخوای چی باشی و کی باشی؟
میدونی مشکل از کجاست؟
بزرگترین اشتباه کسی که خرش از پل میگذره اینه که فکر میکنه دیگه هیچ پلی جلوش نیست.ولی نه...
اینجا تازه شروع ماجراست.
یه نفر یا شاید چند نفر آرزوهامونو خراب کردن و تبر گذاشتن رو شونه هامون.لااقل ما دیگه تیشه نزنیم به ریشه ی هم.
هرچقدر وقت بذاری که دیگرانو خراب کنی، همونقدر وقت کم داری که خودتو بسازی.
به این فکر کن.این مسیر اشتباست.
ما توی کهکشان راه پیری گیر افتادیم.👌👌👌👌👌🌹🌹
اونی که چشمانش با شکوه میرقصید
در مقابل چشمانم عین تیله های رنگی بچگی هایم کو کجااااااااااااست !!!!!!!!
میگم چشمانت را به مانند تیله های بچگی هاااایم دوووووست داشتم و دارم
به همان قدر ساده و بی ریا
شمارش هر اخر شب
و حضور و غایب همه تیله ها در اول صبح
تیله های رنگی بچگی ام
برام با ارزش و خواستنی اند ................
و حال قلبم در پاییز گیر کرده است !
خانه قلبم، در این قلب پاییز برگ ریزان
چه تاریک است عین شبهای طولانی و سرد و سوز
اما حیف گردسوزِ دوستت دارمت فقط از دور
سو سو کنان خانه ی دلم را
روشنایی بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کو کجاست آنهمه مهربوووووووونی !؟
شب های آبان به بلندی ست در تاریکی
خانه ی دلم ظلمانی
هنووووووووز به یلدا نرسیده
فتیله ی چراغ دوستت دارمت
را کشیدی......................................................................................!!!!!!
برو بسلامت
خانه دلت آباد
هر چهار فصلت بهار بهار بهاااااااااار ............ اریا یهویی دلنوشته تقدیمتون 😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌😌👌👌👌👌
۲۰.۱k
۲۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.