الان اونجا ام که فریدون مشیری میگه:
الان اونجا ام که فریدون مشیری میگه:
«رک بگویم از همه رنجیدهام!
از غریب و آشنا ترسیدهام.
بیخیالِ سردیِ آغوشها،
من به آغوشِ خودم چسبیده ام...»
«رک بگویم از همه رنجیدهام!
از غریب و آشنا ترسیدهام.
بیخیالِ سردیِ آغوشها،
من به آغوشِ خودم چسبیده ام...»
۶.۵k
۱۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.