چند پارتی تهیونگ
پارت آخر
ته: آنا رو بردم بیمارستان میا رو هم سپردم به بچها
**
دکتر؛ خوشبختانه به موقع رسیدید..
ته: میتونم ببینمش
دکتر :بله
**
آنا: ته..یونگ...کجایی..( گریه)
ته: هی هی..من انجام نترس
آنا: ترسیدمم
ته:نگران نباش من پیشتم..دیگه تموم شد..
آنا: هیچوقت تنهام نذار
ته: تو هم همینطور
پایان
ته: آنا رو بردم بیمارستان میا رو هم سپردم به بچها
**
دکتر؛ خوشبختانه به موقع رسیدید..
ته: میتونم ببینمش
دکتر :بله
**
آنا: ته..یونگ...کجایی..( گریه)
ته: هی هی..من انجام نترس
آنا: ترسیدمم
ته:نگران نباش من پیشتم..دیگه تموم شد..
آنا: هیچوقت تنهام نذار
ته: تو هم همینطور
پایان
۱۳.۱k
۲۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.