https://wisgoon.com/scarlett34
- اما برای دیدن لبخندت ، تا کجا خواهم رفت؟
چه سال ها بگذرد، چه اشک ها بریزم، چه دست ها رها شوند به انتظار لبخندت خواهم نشست و تو کوچ کرده ای شاپرک قصه ی بی انتهایم، دست های آلوده به خونم برای گرما بخشیدن به قلبی که از من دور است کافی نیست. پس روی برگردان و مرا در آغوش بگیر، مرا غرق عطری کن که از او معبود ساختم و گناه را از قلبم بران،شاید که فردا تو را در آغوش داشته باشم و لبخند را درون چشمهایت ببینم.
چه سال ها بگذرد، چه اشک ها بریزم، چه دست ها رها شوند به انتظار لبخندت خواهم نشست و تو کوچ کرده ای شاپرک قصه ی بی انتهایم، دست های آلوده به خونم برای گرما بخشیدن به قلبی که از من دور است کافی نیست. پس روی برگردان و مرا در آغوش بگیر، مرا غرق عطری کن که از او معبود ساختم و گناه را از قلبم بران،شاید که فردا تو را در آغوش داشته باشم و لبخند را درون چشمهایت ببینم.
۶.۳k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.