[°پرسید: چه حسی داری بهش؟!زمزمه کردم: نمی دونم!

[°پرسید: چه حسی داری بهش؟!زمزمه کردم: نمی دونم!
گفت: از کجا پیداش کردی؟!گفتم: مگه گم شده بود که پیدا بشه؟!
گفت: ننه باباشو میشناسی اصلا؟! چیکاره ن؟!گفتم: خودشو میشناسم، آدم خوبیه!گفت: از کی میشناسیش؟!
گفتم: از همون اول دیگه!گفت: همون اول یعنی کی؟!
گفتم: چند ساعت پیش، چند روز پیش، چند سال پیش، شایدم چند قرن پیش...نمیدونم!گفت: از این آدم حسابیا که نیست!
گفتم: منم که اهل حساب و کتاب نیستم‌گفت : خونه از خودش نداره هاگفتم: پیراهن آبیش چارخونه ست‌گفت: قیافه شم زیاد چنگی به دل نمیزنه‌گفتم: چشماش فوق العاده ن، مسخ میکنن آدمو!
گفت: پول و پله ایم نداره آخه‌گفتم: ثروتش دل پاکشه؛ خودِ دریاست اصلا!گفت: این همه آدم، آخه چرا این!
گفتم: کو؟! آدمی نبود که!گفت: آخه به چیه این بشر دلت خوشه؟!
گفتم: خنده هاش...خنده هاشو دیدی؟!گفت: اگه اشتباه کرده باشی چی؟!گفتم: انسانم‌ و ممکن الخطا!گفت: اگه فردا روز پشیمون شدی چی؟!گفتم: اتفاقه دیگه...میفته!گفت: بخدا دیوونه شدی تو!
گفتم: از اولشم بودم‌چیزی نگفت‌پرسیدم: راستی به نظرت دارم عاشقش میشم؟!خندید فقط،
به چی؟! نمیدونم🌸🌱 : )°]