K 🤝 J
K 🤝 J
پارت < ۲۲ >
جونگ کوک. بیب من باید برم شرکت اگه حالت خوب نیست نرم
ات . ن. نمیخوام برو
جونگ کوک . خوبی ات
ات . ار. اره
ویو ( جونگ کوک رفت سر کار و ات تنها بود زنگ زد به رزی )
☆ تلفنی ☆
ات . سلام رزی خوبی
رزی . سلام ات مرسی تو خوبی
ات . چهخبر چیکار میکنی
رزی . هیچی تو چی تو خوبی
ات . راستش نه
رزی . چراااااااااااا
ات . دلم درد میکنه به خاطر همون
رزی . اهااااااا هوم عه عهههه
ات . چی شده
رزی . بیبی چک گرفتی
ات . چی میگی رزییییییییی
رزی . چیز خواستی نیست بزار من میگیرم برات میارم باشه دارم میام
ات . ن .ن
غط شد
رزی در زد ، ات درو باز کرد
ات . سلااام
رزی . سلاااام گرفتممممممممممممم
رزی اتو سریع بغل کرد
ات . عه چرا گرفتی بابا یه دل درد سادس
رزی . عه حرف نزنا من میگم
بیبی چک رو بهش داد
ات . نه نمیخوام
رزی . عهههه ات بگیررررر
بیبی چک رو گرفتم رفت ، رفت تو توالت و انجام داد
ات . انجام دادم هوففففففف
رزی . اهااااا افرین حالا مبارکهههههههههه
اتو بغل کرد
ات . باشه بابا خفم کردی
از بغلش در آمد و دستاشو گرفت
رزی . اتتتتتت
ات . بلههه
رزی . قراره خاله بشششششششششششم
ات . هوووووووف عه بریم یه چیز بخوریم بیا یه چیزی درست
ویو ( یه چیزی درست کردن و خوردن . جونگ کوک و تهیونگ تو شرکت )
شرکت تو اتاق جونگ کوک
جونگ کوک . ته
تهیونن . بله کوک
جونگ کوک . نگران اتم
تهیونگ . ات ، چرا ؟
جونگ کوک . امروز حالش بد بود ، باید یه چند روزی براش خدمتکار بزارم من که شرکتم خودش کاری نکنه اون خدمتکاره براش کار کنه
تهیونگ . وا چرا حالش بد بود رزی پیششه براش بیبی چک گرفته
جونگ کوک . بیبی چک ( خنده )
تهیونگ . اره ( خنده )
جونگ کوک . ولش بیا یه خدمتکاره خوب . با اطمینان پیدا کنیم تو خونه منم نمونه ها
تهیونگ . بزار میسرپرم به بچه های شرکت
جونگ کوک . اوکی . شام بیا پیش ما ات گفته
تهیونگ . اوکی
ویو ( کار جونگ کوک و تهیونگ تموم شد و ات و رزی غذایه خوشمزه درست کرده بودن جونگ کوک و تهیونگ امدن خونه و سر میز شام تو غذاخوری نشستن و .... )
پارت بعدیییییی
لایککککککک . کامنتتتتتت . فالووووووووووووووووووووووووووووووو
پارت < ۲۲ >
جونگ کوک. بیب من باید برم شرکت اگه حالت خوب نیست نرم
ات . ن. نمیخوام برو
جونگ کوک . خوبی ات
ات . ار. اره
ویو ( جونگ کوک رفت سر کار و ات تنها بود زنگ زد به رزی )
☆ تلفنی ☆
ات . سلام رزی خوبی
رزی . سلام ات مرسی تو خوبی
ات . چهخبر چیکار میکنی
رزی . هیچی تو چی تو خوبی
ات . راستش نه
رزی . چراااااااااااا
ات . دلم درد میکنه به خاطر همون
رزی . اهااااااا هوم عه عهههه
ات . چی شده
رزی . بیبی چک گرفتی
ات . چی میگی رزییییییییی
رزی . چیز خواستی نیست بزار من میگیرم برات میارم باشه دارم میام
ات . ن .ن
غط شد
رزی در زد ، ات درو باز کرد
ات . سلااام
رزی . سلاااام گرفتممممممممممممم
رزی اتو سریع بغل کرد
ات . عه چرا گرفتی بابا یه دل درد سادس
رزی . عه حرف نزنا من میگم
بیبی چک رو بهش داد
ات . نه نمیخوام
رزی . عهههه ات بگیررررر
بیبی چک رو گرفتم رفت ، رفت تو توالت و انجام داد
ات . انجام دادم هوففففففف
رزی . اهااااا افرین حالا مبارکهههههههههه
اتو بغل کرد
ات . باشه بابا خفم کردی
از بغلش در آمد و دستاشو گرفت
رزی . اتتتتتت
ات . بلههه
رزی . قراره خاله بشششششششششششم
ات . هوووووووف عه بریم یه چیز بخوریم بیا یه چیزی درست
ویو ( یه چیزی درست کردن و خوردن . جونگ کوک و تهیونگ تو شرکت )
شرکت تو اتاق جونگ کوک
جونگ کوک . ته
تهیونن . بله کوک
جونگ کوک . نگران اتم
تهیونگ . ات ، چرا ؟
جونگ کوک . امروز حالش بد بود ، باید یه چند روزی براش خدمتکار بزارم من که شرکتم خودش کاری نکنه اون خدمتکاره براش کار کنه
تهیونگ . وا چرا حالش بد بود رزی پیششه براش بیبی چک گرفته
جونگ کوک . بیبی چک ( خنده )
تهیونگ . اره ( خنده )
جونگ کوک . ولش بیا یه خدمتکاره خوب . با اطمینان پیدا کنیم تو خونه منم نمونه ها
تهیونگ . بزار میسرپرم به بچه های شرکت
جونگ کوک . اوکی . شام بیا پیش ما ات گفته
تهیونگ . اوکی
ویو ( کار جونگ کوک و تهیونگ تموم شد و ات و رزی غذایه خوشمزه درست کرده بودن جونگ کوک و تهیونگ امدن خونه و سر میز شام تو غذاخوری نشستن و .... )
پارت بعدیییییی
لایککککککک . کامنتتتتتت . فالووووووووووووووووووووووووووووووو
۱۹.۹k
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.