• نامه ای به دخترم :
• نامه ای به دخترم :
•به خودم قول داده ام وقتی که دختر دار بشوم
وقتی صبح هابا بالش مرطوبش روبه رو شدم
چشمهایش را نوازش میکنم می گویم این چشمها حق باریدن ندارد برای اتفاقات تلخی که پشت سر گذاشتی و مسبب ان ها نبودی
وقتی قیچی بدستم بدهد برای کوتاه کردن موهایش
موهایش را میبافم می گویم بهای ابریشم هایت بسیار است اجازه نمی دهم کوتاه کنی
وقتی بی حوصله و رنجور است
دستانش را میگیرم به او یاداوری میکنم تو یک شاهزاده ای و هرکسی لیاقتت را ندارد
وقتی نگاهش سرد و محزون شد عروسک کودکی هایش را بدستش میدهم به یادش می اورم باید محبت کند باید به قلب و چشم هایش زندگی برگردد
بااو در زیر باران هم قدم می شوم و به دستهایش که محکم در یکدیگر قلاب می شوند و بغض به گلویش هجوم می اورد امنیت می دهم
وقتی در چشمانم نگاه میکند و مردمک چشمهایش می لغزد اورا در اغوش می کشم و می گذارم کمی باران چشمهایش را رها کند تا دریای دلش ارام بگیرد
من یاد گرفته ام
نگذارم طعم تلخ تجربه هایش را تنهایی به دوش بکشد.🕊️🖤
•به خودم قول داده ام وقتی که دختر دار بشوم
وقتی صبح هابا بالش مرطوبش روبه رو شدم
چشمهایش را نوازش میکنم می گویم این چشمها حق باریدن ندارد برای اتفاقات تلخی که پشت سر گذاشتی و مسبب ان ها نبودی
وقتی قیچی بدستم بدهد برای کوتاه کردن موهایش
موهایش را میبافم می گویم بهای ابریشم هایت بسیار است اجازه نمی دهم کوتاه کنی
وقتی بی حوصله و رنجور است
دستانش را میگیرم به او یاداوری میکنم تو یک شاهزاده ای و هرکسی لیاقتت را ندارد
وقتی نگاهش سرد و محزون شد عروسک کودکی هایش را بدستش میدهم به یادش می اورم باید محبت کند باید به قلب و چشم هایش زندگی برگردد
بااو در زیر باران هم قدم می شوم و به دستهایش که محکم در یکدیگر قلاب می شوند و بغض به گلویش هجوم می اورد امنیت می دهم
وقتی در چشمانم نگاه میکند و مردمک چشمهایش می لغزد اورا در اغوش می کشم و می گذارم کمی باران چشمهایش را رها کند تا دریای دلش ارام بگیرد
من یاد گرفته ام
نگذارم طعم تلخ تجربه هایش را تنهایی به دوش بکشد.🕊️🖤
۳۸.۸k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲