وای خواستم بگم...
وای خواستم بگم...
امتحانات شروع شد خیلی وقته فعالیت نداشتیم و همینطور اعلان باید زبان بخونم برم کلاس بلهههه امتحان زبان هم دارم ولی دوشنبه بود یعنی دو روز پیش که
فقط سرم تو کتاب و پی دی اف بود
امروز امتحان فارسی داشتم واییییی
خیلی بد بود خاطره بشه انشاالله 🙏🏻
یکیشون رو اشتباه نوشته بودم فهمیدم رفتم که بردارم گفتم: حتما یکی میفهمه
نکردم گفتم بذارم واسه زنگ بعد...
از اول زنگ فقط منتظر بودم واییی زنگ مطالعات داشتیم میخوندیم بعد یک فکری به سرم زد که زنگ تفریح با دوستام ♡
یک بازی کنم اونا برن بیرون کلاس من وسایل رو جابجا کنم که اونها نبینن دارم امتحانم رو دست کاری میکنم.
ولی گفتن حال نمیده
منم فک کرده که یک کار دیگه کردم
که برگم رو یواشکی بکشم عوض کنم
بچه ها دیگه کم کم اومده بودن داشتم باهم پچ پچ میکردن منم یواشکی برگ رو کشیدم عوض کردم برگم پاره شد داشتم مینوشتم
ولی یکزره... 👤....
ولی خیلی سریع انجام دادم 🎾🎾🎾
یکی دید 🗣😔
گفت چرا داری عوض میکنی 👆🏻👆🏻👆🏻
منم گفتم به خدا قسم من دارم اسمم رو مینویسم
ننوشته بودم اگر نمینوشتم خانم پاره میکرد
اونم گفت باشه من تفه نیستم بغلم کرد کرد
گفت نمیگم منم خیالم راحت شد برگ رو گذاشتم سر جاش
بلهههه و همچنین اگر وقت شما خالیه
اینو درست کنید
خب دیگر پری روز من امتحان مطالعات داشتم که فک کنم جرررررر خورد
ولی 👍🏻 خیلی ساده بود
شنبه امتحان علوم ✨
و دوشنبه امتحان ریاضی ✨
ولی یکشنبه خانم ما نمیاد فقط خودمونیم
بجز زنگ ورزش 😢
جر 😔
که دو زنگه ✨✨✨✨👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻
ولی خب جدیدا مامان یکی از بچه ها میاد
خیلی بد شد🩹🩹🩹
وایی شنبه تولد دوستمه قراره جشن بگیره ولی تو کلاس چون مامانش نمیزاره خونه بگیره ولی ماما باباش قراره ببرنش یکجا مثل اکومال، مرکز خرید، یا....
البته میخواد با دوست صمیمیش بره
ولی دوست صمیمیش گفت: آوینا هم بیاد
منم ذوق سگگگگگ
قراره دیگه عالی شه
خانم گفت چون شنبه تولدته هر نمره ای تو علوم بیاری 🥰🙃
میزارم: ۲۰
اونم گفت پس من نمیخونم
خانمم گفت باشه پس کنسل اونم گفت:
اوکی 🤌🏻اوکی 🤌🏻
بعد:
دیگه دیگه امروز روز عالی بود 🥰🥰🥰🥰
خب یک دعوا کوچولو کردم با مهدیه
یعنی: قضیه برگه امتحان 🍡
و اینم داستان امروز: راستی زنگ اول امتحان بود و بعد راستیییی این بزرگترین ادیتم تا حالا شده
مگه نه؟؟؟ امیدوارم خوانده باشید
ولی «باحوصله» خب دیگه اگر بازم درباره ی مدرسه ادیت خواستید
من در خدمتم 🙂😗😇
بای بای تا ادیت بعدی (눈_눈)
اوه راستی اگر کاردستی هرو درست کردی
برام بفرست 🤯🤤🤗😎☺️🥺🥺🥺
امتحانات شروع شد خیلی وقته فعالیت نداشتیم و همینطور اعلان باید زبان بخونم برم کلاس بلهههه امتحان زبان هم دارم ولی دوشنبه بود یعنی دو روز پیش که
فقط سرم تو کتاب و پی دی اف بود
امروز امتحان فارسی داشتم واییییی
خیلی بد بود خاطره بشه انشاالله 🙏🏻
یکیشون رو اشتباه نوشته بودم فهمیدم رفتم که بردارم گفتم: حتما یکی میفهمه
نکردم گفتم بذارم واسه زنگ بعد...
از اول زنگ فقط منتظر بودم واییی زنگ مطالعات داشتیم میخوندیم بعد یک فکری به سرم زد که زنگ تفریح با دوستام ♡
یک بازی کنم اونا برن بیرون کلاس من وسایل رو جابجا کنم که اونها نبینن دارم امتحانم رو دست کاری میکنم.
ولی گفتن حال نمیده
منم فک کرده که یک کار دیگه کردم
که برگم رو یواشکی بکشم عوض کنم
بچه ها دیگه کم کم اومده بودن داشتم باهم پچ پچ میکردن منم یواشکی برگ رو کشیدم عوض کردم برگم پاره شد داشتم مینوشتم
ولی یکزره... 👤....
ولی خیلی سریع انجام دادم 🎾🎾🎾
یکی دید 🗣😔
گفت چرا داری عوض میکنی 👆🏻👆🏻👆🏻
منم گفتم به خدا قسم من دارم اسمم رو مینویسم
ننوشته بودم اگر نمینوشتم خانم پاره میکرد
اونم گفت باشه من تفه نیستم بغلم کرد کرد
گفت نمیگم منم خیالم راحت شد برگ رو گذاشتم سر جاش
بلهههه و همچنین اگر وقت شما خالیه
اینو درست کنید
خب دیگر پری روز من امتحان مطالعات داشتم که فک کنم جرررررر خورد
ولی 👍🏻 خیلی ساده بود
شنبه امتحان علوم ✨
و دوشنبه امتحان ریاضی ✨
ولی یکشنبه خانم ما نمیاد فقط خودمونیم
بجز زنگ ورزش 😢
جر 😔
که دو زنگه ✨✨✨✨👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻
ولی خب جدیدا مامان یکی از بچه ها میاد
خیلی بد شد🩹🩹🩹
وایی شنبه تولد دوستمه قراره جشن بگیره ولی تو کلاس چون مامانش نمیزاره خونه بگیره ولی ماما باباش قراره ببرنش یکجا مثل اکومال، مرکز خرید، یا....
البته میخواد با دوست صمیمیش بره
ولی دوست صمیمیش گفت: آوینا هم بیاد
منم ذوق سگگگگگ
قراره دیگه عالی شه
خانم گفت چون شنبه تولدته هر نمره ای تو علوم بیاری 🥰🙃
میزارم: ۲۰
اونم گفت پس من نمیخونم
خانمم گفت باشه پس کنسل اونم گفت:
اوکی 🤌🏻اوکی 🤌🏻
بعد:
دیگه دیگه امروز روز عالی بود 🥰🥰🥰🥰
خب یک دعوا کوچولو کردم با مهدیه
یعنی: قضیه برگه امتحان 🍡
و اینم داستان امروز: راستی زنگ اول امتحان بود و بعد راستیییی این بزرگترین ادیتم تا حالا شده
مگه نه؟؟؟ امیدوارم خوانده باشید
ولی «باحوصله» خب دیگه اگر بازم درباره ی مدرسه ادیت خواستید
من در خدمتم 🙂😗😇
بای بای تا ادیت بعدی (눈_눈)
اوه راستی اگر کاردستی هرو درست کردی
برام بفرست 🤯🤤🤗😎☺️🥺🥺🥺
۱.۳k
۱۲ دی ۱۴۰۳