صبح مه باران بخیر😷
لبِ خندانِ تو؛ برقِ چشمانِ تو؛ برده قرار از دلِ عاشقِ زارم…●♪♫با منِ بی نوا؛ بیش از اینم جفا دگر مکن یارم●♪♫ای گلِ ارغوان؛ همچو سرو چمان…●♪♫ای در شبِ تارِ من؛ روشنایی●♪♫بتِ چین و ختن؛ روح و جانی به تن… دل می ربایی●♪♫آتش زده ای بر دل؛ وای از من و آه از دل●♪♫زندگی بی تو شده بی حاصل؛ دل شده مجنون…●♪♫چه کنم با دل؟●♪♫مستم ز نگاه تو…●♪♫زان چشمِ سیاهِ تو؛ حبیبم افتاده به چاهِ تو●♪♫صنما؛ سرگشته ی راهِ تو●♪♫از عشقت آرامِ جان؛ شده ام شیدای زمان●♪♫
من ز سودای وصلِ تو؛ گشتهام رسوای جهان●♪♫رفت از دستم؛ اختیار… بردی از من صبر و قرار●♪♫در شب و روز تارِ من؛ مه و خورشیدی ای نگار●♪♫
من ز سودای وصلِ تو؛ گشتهام رسوای جهان●♪♫رفت از دستم؛ اختیار… بردی از من صبر و قرار●♪♫در شب و روز تارِ من؛ مه و خورشیدی ای نگار●♪♫
۵.۰k
۱۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.