اسب خیال من
اسب خیال من
مرا ببر به سرزمین امن آرزو
مرا ببر به هر کجا که میشود
غنود به روی سبزهها
به هر کجا که ترسی از زمانه نیست
مرا ببر به زیر طاق آسمان
به زیر نور ماه
به هر کجا که جز نسیم دلبرانه نیست
بتاز ای خیال من
درنگ مکن دگر
که سپیده ی سحر
در انتظار من نشسته است کنون
بتاز تا به صبح تا وعدهگاه من
آنجا که ماه شب به خورشید میرسد
مرا رسان به روز به روشنی
مرا رسان به امید دوباره باز . . .
مرا ببر به سرزمین امن آرزو
مرا ببر به هر کجا که میشود
غنود به روی سبزهها
به هر کجا که ترسی از زمانه نیست
مرا ببر به زیر طاق آسمان
به زیر نور ماه
به هر کجا که جز نسیم دلبرانه نیست
بتاز ای خیال من
درنگ مکن دگر
که سپیده ی سحر
در انتظار من نشسته است کنون
بتاز تا به صبح تا وعدهگاه من
آنجا که ماه شب به خورشید میرسد
مرا رسان به روز به روشنی
مرا رسان به امید دوباره باز . . .
۳.۴k
۱۱ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.