ما دیگر حوصله ای برای دوست داشتن ها و رابطه داشتن ها و با
ما دیگر حوصلهای برای دوست داشتنها و رابطه داشتنها و با آدمهای تازه آشنا شدنها نداشتیم. وگرنه بلد بودیم. ما بهتر از هرکسی دلبری را بلد بودیم، ما بهتر از هرکسی بلد بودیم چطور حرف بزنیم و چطور نگاه کنیم و چطور به حریم قلب آدمها رسوخ کنیم، جوری که وسط شلوغترین روزهاشان به یاد ما باشند. جوری که بزرگترین انگیزه و دلخوشیشان باشیم، جوری که با همه فرق کنیم.
ما انرژی و زمان و حوصلهای برای آشناییهای تازه و حرفهای تازه و رنجهای دوباره نداشتیم، وگرنه بهتر از هرکسی بلد بودیم...
ما انرژی و زمان و حوصلهای برای آشناییهای تازه و حرفهای تازه و رنجهای دوباره نداشتیم، وگرنه بهتر از هرکسی بلد بودیم...
۵.۵k
۰۶ تیر ۱۴۰۱