قرارمان
قرارمان
کوچه ی جنون
یک عصر بارانی
در نبش بازوان من
نشانی من را
تمام گنجشک های چشم به راه
از حفظند
بیا که
تو با دستهای سپید
و من با شعرهای سپید
چه غزل ها
به کام دنیا بدهکاریم
بیا که
پاییز
به رد قدم های تو می اندیشد
و
زمستان به گرمای آغوشت
بیا و
با قاب مهربان لبخندت
به سایه سار دلشوره ام قدم بگذار
تا باران نگاهت
کدورت تمام دردها را
از تنم بشوید..
#عاشقانه
کوچه ی جنون
یک عصر بارانی
در نبش بازوان من
نشانی من را
تمام گنجشک های چشم به راه
از حفظند
بیا که
تو با دستهای سپید
و من با شعرهای سپید
چه غزل ها
به کام دنیا بدهکاریم
بیا که
پاییز
به رد قدم های تو می اندیشد
و
زمستان به گرمای آغوشت
بیا و
با قاب مهربان لبخندت
به سایه سار دلشوره ام قدم بگذار
تا باران نگاهت
کدورت تمام دردها را
از تنم بشوید..
#عاشقانه
۱۳.۲k
۰۷ دی ۱۴۰۲