🏺᪥IᗰᗩGIᑎE GIᖴ᪥🏺suga🏺
🏺᪥IᗰᗩGIᑎE GIᖴ᪥🏺
کارآموز بودی و بخاطر تمرینات زیادی که داشتین خسته شده بودی و به خواب گاهتون رفتی تا یکم استراحت کنی
بقیه ی اعضای خوابگاهتون در حال تمرین بودن و تو تنها بودی
در اتاقت رو باز کرد ی با شوگایی که به حالت کیوتی رو صندلیت خوابش برده بود روبرو شدی .
به کیوتیش خندیدی که چشماش رو باز کرد و بهت لبخند زد
به سمتش رفتی روی تخت نشستی.
پیشت امد و شروع کرد به ماساژ دادن شونه هات که لبخندی زدی و گفتی:
+کماوا(ممنونم)
_قابلی نداشت...زیاد به خودت فشار نیار بیبی
سرت رو تکون دادی که خنده ای کرد
بلند شدی و به سمت در رفتی که صدات زد و به سمتش برگشتی که دستاش رو بالا آورد و گفت:
_فایتینگ مین ا/ت
کارآموز بودی و بخاطر تمرینات زیادی که داشتین خسته شده بودی و به خواب گاهتون رفتی تا یکم استراحت کنی
بقیه ی اعضای خوابگاهتون در حال تمرین بودن و تو تنها بودی
در اتاقت رو باز کرد ی با شوگایی که به حالت کیوتی رو صندلیت خوابش برده بود روبرو شدی .
به کیوتیش خندیدی که چشماش رو باز کرد و بهت لبخند زد
به سمتش رفتی روی تخت نشستی.
پیشت امد و شروع کرد به ماساژ دادن شونه هات که لبخندی زدی و گفتی:
+کماوا(ممنونم)
_قابلی نداشت...زیاد به خودت فشار نیار بیبی
سرت رو تکون دادی که خنده ای کرد
بلند شدی و به سمت در رفتی که صدات زد و به سمتش برگشتی که دستاش رو بالا آورد و گفت:
_فایتینگ مین ا/ت
۸۰.۷k
۱۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.