رمان عشق سیاه شاید پارت ۲۴
متین:وای منم(نفس نفس)
ارنیکا:🤣ما ورزش کردیم
دیانا:ارسللااان
ارسلان:بله
دیانا:جانم کو؟
ارسلان:جانم
دیانا:خفه شو
ارسلان:پوکر نگاهش کردم که خندید درو زدیم باز کردن
مامان ار:نمیومدین دیگه
ارسلان:اوف مامان و اومدیم غر نزن
مامان ار:هی
دیاناv:زن عمو شام چیه؟
مامان ار:قربونت برم جوجه
دیانا:اها
مامان د:بیاکمک کن
دیانا:چش
ماما ار:دخترم توهم بیا
نیکا:امدم
کمک کردیم شب شد
قرارر شد آقایون کباب کنن
تو و حیاط ویلا مزو چیدیم
دیانا:ارسلان یه دونه بدم(جوجه کبابا😅منحرفا)
ارسلان:بیااز آمده ها بهش دادم
دیانا:مرسی
نیکا:ارسلان به منم بده
ارسلان:بزار بزنیم س در میز
نیکا:اوفف🤐
ارسلان:👅
نیکا:😤
دیانا:شماها دیونه اید؟
زن عمو:چیزه کمه دیدی دیانا
دیانا:وای زن عمو جان عموجان خدا بهتون صبر بده
زن عمو و عمو:مرسی😅
نیکا:دیانا جانم(باحرص)
دیانا:جانم
نیکا:شما میشه خفه شییی(باخرص)
بابا د:خوبه دخترمو نکشی نیکا
متین:نه بابا این کوچولو فقد بلده حرف بزنه
نیکا:عهه
جوجه هارو بردم رو میز
مامان ن:نیکا بیا مامان
نیکا:نمیخوام نوش جان (رفتم بالا اتاق خدم)
آخه من چرا باید از کسی که عاشقشم حرف بشنوم میدونم چیزی تو دلش نیس ولی منو ضایع کرده دیگه
ارنیکا:🤣ما ورزش کردیم
دیانا:ارسللااان
ارسلان:بله
دیانا:جانم کو؟
ارسلان:جانم
دیانا:خفه شو
ارسلان:پوکر نگاهش کردم که خندید درو زدیم باز کردن
مامان ار:نمیومدین دیگه
ارسلان:اوف مامان و اومدیم غر نزن
مامان ار:هی
دیاناv:زن عمو شام چیه؟
مامان ار:قربونت برم جوجه
دیانا:اها
مامان د:بیاکمک کن
دیانا:چش
ماما ار:دخترم توهم بیا
نیکا:امدم
کمک کردیم شب شد
قرارر شد آقایون کباب کنن
تو و حیاط ویلا مزو چیدیم
دیانا:ارسلان یه دونه بدم(جوجه کبابا😅منحرفا)
ارسلان:بیااز آمده ها بهش دادم
دیانا:مرسی
نیکا:ارسلان به منم بده
ارسلان:بزار بزنیم س در میز
نیکا:اوفف🤐
ارسلان:👅
نیکا:😤
دیانا:شماها دیونه اید؟
زن عمو:چیزه کمه دیدی دیانا
دیانا:وای زن عمو جان عموجان خدا بهتون صبر بده
زن عمو و عمو:مرسی😅
نیکا:دیانا جانم(باحرص)
دیانا:جانم
نیکا:شما میشه خفه شییی(باخرص)
بابا د:خوبه دخترمو نکشی نیکا
متین:نه بابا این کوچولو فقد بلده حرف بزنه
نیکا:عهه
جوجه هارو بردم رو میز
مامان ن:نیکا بیا مامان
نیکا:نمیخوام نوش جان (رفتم بالا اتاق خدم)
آخه من چرا باید از کسی که عاشقشم حرف بشنوم میدونم چیزی تو دلش نیس ولی منو ضایع کرده دیگه
۱۸.۲k
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.