پارت ۴۴
از زبون ادرین
مرینت رو بردم اونجا
ا:خب چی میل داری پرنسس
م:😒قهوه
ا:باش
م:ت چی؟
ا:منم قهوه
بعد از سفارش
از زبون ادرین
داشتم مریرو نگاه میکردم کداشت با انگشتری ک من بهش داده بودم ور میرفت
ا:هنوز داریش چ خوب😊فکر کردم انداختیش دور بعد اون قزیه
مرینت اروم گفت: مگه میتونم
ا:😈شنیدم😈
م:چیزی نگفتم ک
ا:اره منم خر
م:باشه باشه نمیشه ترو خر کرد😊
ا:می دونم ک نمیتونی ولم کنی😈
م:با مشت زدم ب شونش. خیلی هم خوب میتونم😝
ا:😒
م:این تویی ک نمیتونی😝
ا:اره خب نمیتونم 😞دلت میاد ولم کنی؟
م:چطور دل تو بیاد دل من نیاد؟
ا:اما من نبود
م:مشخص میشه
ا:😞
م:حلا اینارو ولش کن قهوه اومد میخوری یا بریزم روت😂😝😌
ا:😂اره اره می خورم
م:😊
بعد خوردن و بیرون رفتن
م:خب من میرم دیگه
ا:چیی؟،واقعا😣
م:اره
ا:نمیشه نری؟
م:ااممم خب باش
ا:هورررااا
م:اما باید برم به مامان و بابام بگم و بیام
ا:اوک
م:.....
ادامه داره😀 شاید امروز دو پارت بدم
مرینت رو بردم اونجا
ا:خب چی میل داری پرنسس
م:😒قهوه
ا:باش
م:ت چی؟
ا:منم قهوه
بعد از سفارش
از زبون ادرین
داشتم مریرو نگاه میکردم کداشت با انگشتری ک من بهش داده بودم ور میرفت
ا:هنوز داریش چ خوب😊فکر کردم انداختیش دور بعد اون قزیه
مرینت اروم گفت: مگه میتونم
ا:😈شنیدم😈
م:چیزی نگفتم ک
ا:اره منم خر
م:باشه باشه نمیشه ترو خر کرد😊
ا:می دونم ک نمیتونی ولم کنی😈
م:با مشت زدم ب شونش. خیلی هم خوب میتونم😝
ا:😒
م:این تویی ک نمیتونی😝
ا:اره خب نمیتونم 😞دلت میاد ولم کنی؟
م:چطور دل تو بیاد دل من نیاد؟
ا:اما من نبود
م:مشخص میشه
ا:😞
م:حلا اینارو ولش کن قهوه اومد میخوری یا بریزم روت😂😝😌
ا:😂اره اره می خورم
م:😊
بعد خوردن و بیرون رفتن
م:خب من میرم دیگه
ا:چیی؟،واقعا😣
م:اره
ا:نمیشه نری؟
م:ااممم خب باش
ا:هورررااا
م:اما باید برم به مامان و بابام بگم و بیام
ا:اوک
م:.....
ادامه داره😀 شاید امروز دو پارت بدم
۲۳.۸k
۱۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.