می نویسم دوستت دارم
می نویسم دوستت دارم
بخوان دلم برایت تنگ شده
می نویسم به یادت هستم...
بخوان دلم برایت تنگ شده
می نویسم حال و روزت چطور است ؟
بخوان دلم برایت تنگ شده
تو اصلا هرچه می نویسم را بخوان...
دلم برایت تنگ شده
من اینجا زود به زود...
دلم برایت تنگ می شود
اصلا تا سرم را
از رویت برمی گردانم
از آن نقطه ی خداحافظی
تا دمِ درِ خانه
قدم به قدم را می شمارم
و به تعدادِ تمامِ قدم ها
دلم برایت تنگ شده
من در جمع هایِ آشنا هم
دلم برایِ تنها تو تنگ می شود
آخ ! می بینی ؟ همه اش شد
دلم برایت تنگ شده
آخر راستش را بخواهی...
همین حالا هم
دلم برایت تنگ شده
بخوان دلم برایت تنگ شده
می نویسم به یادت هستم...
بخوان دلم برایت تنگ شده
می نویسم حال و روزت چطور است ؟
بخوان دلم برایت تنگ شده
تو اصلا هرچه می نویسم را بخوان...
دلم برایت تنگ شده
من اینجا زود به زود...
دلم برایت تنگ می شود
اصلا تا سرم را
از رویت برمی گردانم
از آن نقطه ی خداحافظی
تا دمِ درِ خانه
قدم به قدم را می شمارم
و به تعدادِ تمامِ قدم ها
دلم برایت تنگ شده
من در جمع هایِ آشنا هم
دلم برایِ تنها تو تنگ می شود
آخ ! می بینی ؟ همه اش شد
دلم برایت تنگ شده
آخر راستش را بخواهی...
همین حالا هم
دلم برایت تنگ شده
۱۵.۱k
۰۱ آبان ۱۴۰۱