part 16
part 16
ویو لونا
داشتم فکر میکردم که یه فکری به ذهنم رسید تصمیم گرفتم که....
نویسنده
لونا تصمیم گرفت که پتو رو بندازه رو سرش و گریه کنه.
(چیه توقع داشتید فیلم ترکی کنم🗿)
همونطور که لونا داشت گریه میکرد ؛
ویو کوک
چشامو باز کردم من کجام اینچیه رو تخت
من چرا ..... که دیشب یادش اومد ،
یعنی منو لونا ....امکان نداره
صبر کن اصلا لونا کو
لونا توییی داری گریه میکنی؟
واقعا به تختت کمه (خندید)
دوباره نویسنده
لونا شروع کرد به لگد زدن به کوک
(هنوز زیر پتوعه)
کوک:چرا میزنیی اعع نکنن.
لونا:میدونی ما چه غلطی کردیم ،
گفتم نباید بخورم اه همش تقصیر توعه.
کوک:خب من چه بدونم .
بعدشم تو اول شروع کردی (جدی)
لونا سرش و از پتو بیرون آورد و بغض کرد بستن دیگه انقد به روم نیار
بعد دوباره شروع کرد به گریه.
کوک:بابا گریه نکن پاشو اول ی فکری کنیم.
لونا:اول لباست و بپوش
کوک:باشه بابا ی جور میگه انگار....
لونا:خفه شوو
لونا از اتاق رفت بیرون و کوک لباسش و
پوشید و رفت اونور لونا رو مبل نشسته بود
رفت کنارش نشست و
گفت:ایده ای داری؟
لونا سرش و به معنیه نه تکون داد
کوک : راستش میخواستم ی چیز بهت بگم.
لونا:بفرما
کوک:راستش....راستش....من دو..ست..دارم.
لونا که تعجب کرده بود
گفت: .......
یعنی چی میشه معروف ترین مافیا به عشقش میرسه یا نه؟
مثل قبلی حمایت کنیدد😘
لایک بالای ۱۰🥰
ویو لونا
داشتم فکر میکردم که یه فکری به ذهنم رسید تصمیم گرفتم که....
نویسنده
لونا تصمیم گرفت که پتو رو بندازه رو سرش و گریه کنه.
(چیه توقع داشتید فیلم ترکی کنم🗿)
همونطور که لونا داشت گریه میکرد ؛
ویو کوک
چشامو باز کردم من کجام اینچیه رو تخت
من چرا ..... که دیشب یادش اومد ،
یعنی منو لونا ....امکان نداره
صبر کن اصلا لونا کو
لونا توییی داری گریه میکنی؟
واقعا به تختت کمه (خندید)
دوباره نویسنده
لونا شروع کرد به لگد زدن به کوک
(هنوز زیر پتوعه)
کوک:چرا میزنیی اعع نکنن.
لونا:میدونی ما چه غلطی کردیم ،
گفتم نباید بخورم اه همش تقصیر توعه.
کوک:خب من چه بدونم .
بعدشم تو اول شروع کردی (جدی)
لونا سرش و از پتو بیرون آورد و بغض کرد بستن دیگه انقد به روم نیار
بعد دوباره شروع کرد به گریه.
کوک:بابا گریه نکن پاشو اول ی فکری کنیم.
لونا:اول لباست و بپوش
کوک:باشه بابا ی جور میگه انگار....
لونا:خفه شوو
لونا از اتاق رفت بیرون و کوک لباسش و
پوشید و رفت اونور لونا رو مبل نشسته بود
رفت کنارش نشست و
گفت:ایده ای داری؟
لونا سرش و به معنیه نه تکون داد
کوک : راستش میخواستم ی چیز بهت بگم.
لونا:بفرما
کوک:راستش....راستش....من دو..ست..دارم.
لونا که تعجب کرده بود
گفت: .......
یعنی چی میشه معروف ترین مافیا به عشقش میرسه یا نه؟
مثل قبلی حمایت کنیدد😘
لایک بالای ۱۰🥰
۷۰۹
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.