پسران هدفمند
پارت دهم 🥰👇
با این ویدیو فن فیکو بخونید اسمش هست save me.
از زبان نامجون:
خوب اومدیم ایران آرمیهای ایرانیو بالاخره دیدیم و امروز قراره کنسرت save me رو توی شهر اصفهان اجرا کنیم...
شنیدم اصفهان خیلی قشنگه و ایرانیا بهش میگن نصف جهان لهجه ی زیبایی دارن ...
همه چیز اینجا حس خونه رو میده.
+هی نامجون امید خدا که شعر امروز رو یادت نرفته که؟
تهیونگ با عصبانیت به من گفت.
خیلی اعصابم خورد شد جوابشو دادم:هی تهیونگ میشه دیگ انقدر اعصابمو خورد نکنی خوبه بدونی که من رپر گروه و از تو بزرگترم.
تهیونگ نزدیکم شد و روی پاشنه های پاش وایستاد تا هم قدم شه ناخودآگاه نگاه اختلاف قدیمون کردم پوزخندی زدم که با حرف تهیونگ تو دهنم ماسید
تهیونگ:ببین رپر جان من از راز کوچکت خبر دارم کافیه یک اشاره کنم آبروت تو جمع میره هااا.
با تعجب نگاه تهیونگ کردم و گفتم: ن تو اینکار رو نمیکنی.
تهینگ :چرا میکنم
قبل از اینکه بهش برسم رفت عوضی یکمشعور نداره.
کنسرت:
با کلی استرس وارد اتاق گریم شدیم گریمور گریممون کرد و بیرون اومدیم به طرف استیج حرکت کردیم.
بازم حرفهای تکراریمو زدم و خوب نوبت شعر شد ک اول جیمین خوند.
+میخوام نفس بکشم از این شب بد
بعد نوبت جانگ کوک شد:
چرا وقتی نیستی اینجا انقدر تاریک میشه.
منو نجات بده چون نمیتونم خودمو درک کنم.
بعد نوبت تهیونگ شد:
به صدای قلبم گوش بده
هر وقت که بخواد صدات میکنه .
بعد نوبت جین شد:
چون این تاریک محضه
بعد نوبت تهیونگ و جین شد ک باهمدیگه بخونین:
دستاتو بهم بده تا نجاتت بدم.
و تا آخر ادامه دادیم.
آرمیها هی سوت و جیغ میزدن حس خوبی بهمون دست داد.
بعد از تمام شدن کنسرت نشستم تو جایگاهم تا به آرمیها امضا بدم.
در این بین یک دختر ک لباس بنفشی تنش بود و عکس تهیونگ روی لباسش بود توجه مو جلب کرد.
فهمیدم که بایسش تهیونگه ولی طرف من اومد.
شروع کردن به انگلیسی حرف زدن خوبه انگلیسیش خوبه.
+سلام من خیلی دوستتون دارم خوشحالم که شما رو اینجا میبینم
با خوشحالی جواب دختر رو دادم امضا بهش دادم.
نمیدونم چرا بعد از اجرا یهو حال تهیونگ بد شد صداش به سختی بالا میامد فکر کنم مریض شده شوگام چند هفته پیش مریض شده بود فکر کنم کار شوگاست که مریضش کرده تهیونگ بعد از اجرا کلی گریه کرد و از آرمیها معذرتخواهی کرد قول داد وقتی خوب شد اجرا کنه .
دلم واسش سوخت صدای زیبایی داره.
جانگ کوکم که بعد از اجرا انقدر رقصید تا پاشنه ی پاهاش ضربه دید یکجورایی کل گروه مریضن باید بهشون کمک کنم.
فکر کنم خدایی نکرده کرونا گرفتن.
نظر بدین
ادامه فردا بعد از امتحانم مینویسم منتظر باشین 🥺
حس گرفتین با داستانم؟🤔
با این ویدیو فن فیکو بخونید اسمش هست save me.
از زبان نامجون:
خوب اومدیم ایران آرمیهای ایرانیو بالاخره دیدیم و امروز قراره کنسرت save me رو توی شهر اصفهان اجرا کنیم...
شنیدم اصفهان خیلی قشنگه و ایرانیا بهش میگن نصف جهان لهجه ی زیبایی دارن ...
همه چیز اینجا حس خونه رو میده.
+هی نامجون امید خدا که شعر امروز رو یادت نرفته که؟
تهیونگ با عصبانیت به من گفت.
خیلی اعصابم خورد شد جوابشو دادم:هی تهیونگ میشه دیگ انقدر اعصابمو خورد نکنی خوبه بدونی که من رپر گروه و از تو بزرگترم.
تهیونگ نزدیکم شد و روی پاشنه های پاش وایستاد تا هم قدم شه ناخودآگاه نگاه اختلاف قدیمون کردم پوزخندی زدم که با حرف تهیونگ تو دهنم ماسید
تهیونگ:ببین رپر جان من از راز کوچکت خبر دارم کافیه یک اشاره کنم آبروت تو جمع میره هااا.
با تعجب نگاه تهیونگ کردم و گفتم: ن تو اینکار رو نمیکنی.
تهینگ :چرا میکنم
قبل از اینکه بهش برسم رفت عوضی یکمشعور نداره.
کنسرت:
با کلی استرس وارد اتاق گریم شدیم گریمور گریممون کرد و بیرون اومدیم به طرف استیج حرکت کردیم.
بازم حرفهای تکراریمو زدم و خوب نوبت شعر شد ک اول جیمین خوند.
+میخوام نفس بکشم از این شب بد
بعد نوبت جانگ کوک شد:
چرا وقتی نیستی اینجا انقدر تاریک میشه.
منو نجات بده چون نمیتونم خودمو درک کنم.
بعد نوبت تهیونگ شد:
به صدای قلبم گوش بده
هر وقت که بخواد صدات میکنه .
بعد نوبت جین شد:
چون این تاریک محضه
بعد نوبت تهیونگ و جین شد ک باهمدیگه بخونین:
دستاتو بهم بده تا نجاتت بدم.
و تا آخر ادامه دادیم.
آرمیها هی سوت و جیغ میزدن حس خوبی بهمون دست داد.
بعد از تمام شدن کنسرت نشستم تو جایگاهم تا به آرمیها امضا بدم.
در این بین یک دختر ک لباس بنفشی تنش بود و عکس تهیونگ روی لباسش بود توجه مو جلب کرد.
فهمیدم که بایسش تهیونگه ولی طرف من اومد.
شروع کردن به انگلیسی حرف زدن خوبه انگلیسیش خوبه.
+سلام من خیلی دوستتون دارم خوشحالم که شما رو اینجا میبینم
با خوشحالی جواب دختر رو دادم امضا بهش دادم.
نمیدونم چرا بعد از اجرا یهو حال تهیونگ بد شد صداش به سختی بالا میامد فکر کنم مریض شده شوگام چند هفته پیش مریض شده بود فکر کنم کار شوگاست که مریضش کرده تهیونگ بعد از اجرا کلی گریه کرد و از آرمیها معذرتخواهی کرد قول داد وقتی خوب شد اجرا کنه .
دلم واسش سوخت صدای زیبایی داره.
جانگ کوکم که بعد از اجرا انقدر رقصید تا پاشنه ی پاهاش ضربه دید یکجورایی کل گروه مریضن باید بهشون کمک کنم.
فکر کنم خدایی نکرده کرونا گرفتن.
نظر بدین
ادامه فردا بعد از امتحانم مینویسم منتظر باشین 🥺
حس گرفتین با داستانم؟🤔
۸.۵k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.