Lie part : 9
کلاس تموم شد با جونگمین و و یونهی داشتیم میرفتیم بیرون که جونگ کوک و اون اکیپ مسخرشون رو چند تا ماشین نشسته بودن
جونگمین : اوه مای خدا اینا چه خرپولن
یوری : حیف این دوست ثروت که ماله اینا باشه
خواستیم بریم سوار ماشین بشیم که دقیقا کنار ماشین اونا بود
جونگ کوک : هوی اسکل خانم
سرم رو برگردوندم
یوری : چه مرگته
جونگ کوک : کی با تو بود
و همه ی اون اکیپ مسخرش زدن زیر خنده
یوری : بامزه
و رفتم سوار ماشین بشم که گفت
- وای بچه ها ولش کنین خب حتما اسکله که بر میگرده همم؟
یوری : وای خدا چقدر خنده دار بود
در ماشین رو باز کردم و زود نشستم تو ماشین
یونهی : یوری مگه نمیگم با این دهن به دهن نشو
یوری : نمیبینی چیکار میکنه پسره ای
جونگمین : اوکی اوکی بسه غلط کردیم...
رسیدیم خونه پیاده شدم
یوری : بای یونهی : بای
در خونه رو باز کردم
یوری : سلام
مامان : سلام دخترم روز اولت چطور بود
زیر لب گفتم به لطف اون پسره و دوست دختر هرزه اش عالی
و پوزخندی زدم مامان : چی؟
یوری : هیچی خوب بود
مامان : معلم هاش خوبن؟
یوری : آره خوبن
رفتم تو اتاقم و لباس هام رو عوض کردم یه پدری من از تو در بیارم رفتم و غذا خوردم و اومدم یکم درس های امروزم رو بخونم ای خدا کی حوصله داره یک ساعت گذشت که چشمام داشت گرم میشد و رو کتاب هام خوابم برد
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامت بزارید فالو کنید حمایت یادتون نره
جونگمین : اوه مای خدا اینا چه خرپولن
یوری : حیف این دوست ثروت که ماله اینا باشه
خواستیم بریم سوار ماشین بشیم که دقیقا کنار ماشین اونا بود
جونگ کوک : هوی اسکل خانم
سرم رو برگردوندم
یوری : چه مرگته
جونگ کوک : کی با تو بود
و همه ی اون اکیپ مسخرش زدن زیر خنده
یوری : بامزه
و رفتم سوار ماشین بشم که گفت
- وای بچه ها ولش کنین خب حتما اسکله که بر میگرده همم؟
یوری : وای خدا چقدر خنده دار بود
در ماشین رو باز کردم و زود نشستم تو ماشین
یونهی : یوری مگه نمیگم با این دهن به دهن نشو
یوری : نمیبینی چیکار میکنه پسره ای
جونگمین : اوکی اوکی بسه غلط کردیم...
رسیدیم خونه پیاده شدم
یوری : بای یونهی : بای
در خونه رو باز کردم
یوری : سلام
مامان : سلام دخترم روز اولت چطور بود
زیر لب گفتم به لطف اون پسره و دوست دختر هرزه اش عالی
و پوزخندی زدم مامان : چی؟
یوری : هیچی خوب بود
مامان : معلم هاش خوبن؟
یوری : آره خوبن
رفتم تو اتاقم و لباس هام رو عوض کردم یه پدری من از تو در بیارم رفتم و غذا خوردم و اومدم یکم درس های امروزم رو بخونم ای خدا کی حوصله داره یک ساعت گذشت که چشمام داشت گرم میشد و رو کتاب هام خوابم برد
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامت بزارید فالو کنید حمایت یادتون نره
۱۲.۵k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.