فیک: my mission
فیک: my mission
پارت:42
.............................................................
کره شمالی خانه کنار دریا/
جیسو: کوک سوجو آوردین؟!
کوک: اره زیادی آوردیم.. جین هیونگ بردتش گذاشتش داخل یخچال..
رزی: میگم بریم بیرون بهتر نیست؟!
دایون: موافقم کنار دریا میشینیم و سوجو میخوریم؛
تهیونگ: بریم...
جین: جیمینا با کوک چندتا زیرانداز بیار...
جیمین: چ کاریه .. رو زمین میشینیم حال میده...
کوک: کاملا موافقم..
جنی:میگم از کی تورو نزدم جیمینا؟!
جیمین : تقریبا ۲ماهی میشه چرا ؟!
جنی رفت پشت جیمین وایساد و یه پس گردنی بهش زد که صدای خنده جمع بلند شد
جیمین: چته تو چرا میزنی؟!
جنی: نمیدونم والا هروقت میزنتم جون میگیرم..
جیمین: عجب خسته نباشی اصن تو چرا زحمتشو میکشی ؟! خودم هر روز میام کونمو در اختیار شما قرار می دهم..
جنی: نه.. کونتو وردار واسه عشقت با اونجات حال نمیکنم...
لیسا: میگم جدیداً جیمین کونت بزرگ شده ها! سرویس دادی؟!
جیمین: خجالتم خوب چیزیه هااا!
جنی: چرت و پرت نگین بشینین...
جین: من رفتم سوجو بیارم..
جیسو: منم میام کمکت..
جین و جیسو رفتن داخل وجین جعبه هایی که در آن بطری های زیادی سوجو بود رو در آورد دوتا رو به جیسو داد و خودشم دوتا شو برداشت..
جین: سنگین نیست؟!
جیسو: میتونم بیارمش!
دروغ میگفت اون جعبه ها براش سنگین بودن ولی به روی خودش نیاورد شاید از مردی که کنارش بود خجالت می کشید..!
باهم جعبه هارو بردن و دیدن که کوک و لیسا یه میز نسبتاً کوچک رو آوردن وسط خودشون قرار دادن!...
نشستن و جیسو و جین در سوجو هارو باز کردن..
جین: بفرمایید کوفت کنید..
کوک: ممنون از لطف شما!*خنده*
دایون: چرا تو انقد کم حرفی یچی بگو دیگه ببینم صدات دقیقا چجوریه؟!
کانگ هی: خو صدای منو میخوای چیکار ؟!
جنی کمی از سوجوش خورد و روبه کانگ هی کرد..
جنی: عاشقت شده احمق..
دایون: نخیرم کی گفته عاشقش شدم ؟!
جیمین: جون بنازم مبارکهههه*بوس هوایی میفرسته*
دایون: تو یکی خفه شو *داد*
کوک: داش شما هیچی نگی سالم تری..
رزی: عههه گلیلیلیلی*خنده بلند*
لیسا: بسمالله این چشه؟! *تعجب*
کوک: بچم ظرفیتش پایینه...
۲۰مین بعد/
جیسو: اون چیه؟! *مست*
جین:کدوم این؟! *اشاره به شلوارش..
جیسو: آرههه همون خیلی بزرگه!*خنده*
جین: میخوای نشونت بدم ؟! *مست*
جیسو: آرههه*ذوق*جین دستشو سمت کمربندش برد که تهیونگ دستشو گرفت..
تهیونگ: بشین سرجات بچه داری چیکار میکنی ؟!*داد*
جنی: ولش کن دوس داره ببینه..
تهیونگ: کاری نکن خودم نشونت بدم
جنی: عهه خو چیکارش کنم هزارتا دیدم..
کانگ هی مست نکرده بود دایون هم از سروکولش آویزون بود..
کانگ هی: بیا پایین.. عی بابا
جیمین: موهات چرا بلنده؟!*مست*
رزی: چون بلنده! *خنده بلند و دست زدن*
جیمین: عهه*ایشونم مثل رزی*
پارت:42
.............................................................
کره شمالی خانه کنار دریا/
جیسو: کوک سوجو آوردین؟!
کوک: اره زیادی آوردیم.. جین هیونگ بردتش گذاشتش داخل یخچال..
رزی: میگم بریم بیرون بهتر نیست؟!
دایون: موافقم کنار دریا میشینیم و سوجو میخوریم؛
تهیونگ: بریم...
جین: جیمینا با کوک چندتا زیرانداز بیار...
جیمین: چ کاریه .. رو زمین میشینیم حال میده...
کوک: کاملا موافقم..
جنی:میگم از کی تورو نزدم جیمینا؟!
جیمین : تقریبا ۲ماهی میشه چرا ؟!
جنی رفت پشت جیمین وایساد و یه پس گردنی بهش زد که صدای خنده جمع بلند شد
جیمین: چته تو چرا میزنی؟!
جنی: نمیدونم والا هروقت میزنتم جون میگیرم..
جیمین: عجب خسته نباشی اصن تو چرا زحمتشو میکشی ؟! خودم هر روز میام کونمو در اختیار شما قرار می دهم..
جنی: نه.. کونتو وردار واسه عشقت با اونجات حال نمیکنم...
لیسا: میگم جدیداً جیمین کونت بزرگ شده ها! سرویس دادی؟!
جیمین: خجالتم خوب چیزیه هااا!
جنی: چرت و پرت نگین بشینین...
جین: من رفتم سوجو بیارم..
جیسو: منم میام کمکت..
جین و جیسو رفتن داخل وجین جعبه هایی که در آن بطری های زیادی سوجو بود رو در آورد دوتا رو به جیسو داد و خودشم دوتا شو برداشت..
جین: سنگین نیست؟!
جیسو: میتونم بیارمش!
دروغ میگفت اون جعبه ها براش سنگین بودن ولی به روی خودش نیاورد شاید از مردی که کنارش بود خجالت می کشید..!
باهم جعبه هارو بردن و دیدن که کوک و لیسا یه میز نسبتاً کوچک رو آوردن وسط خودشون قرار دادن!...
نشستن و جیسو و جین در سوجو هارو باز کردن..
جین: بفرمایید کوفت کنید..
کوک: ممنون از لطف شما!*خنده*
دایون: چرا تو انقد کم حرفی یچی بگو دیگه ببینم صدات دقیقا چجوریه؟!
کانگ هی: خو صدای منو میخوای چیکار ؟!
جنی کمی از سوجوش خورد و روبه کانگ هی کرد..
جنی: عاشقت شده احمق..
دایون: نخیرم کی گفته عاشقش شدم ؟!
جیمین: جون بنازم مبارکهههه*بوس هوایی میفرسته*
دایون: تو یکی خفه شو *داد*
کوک: داش شما هیچی نگی سالم تری..
رزی: عههه گلیلیلیلی*خنده بلند*
لیسا: بسمالله این چشه؟! *تعجب*
کوک: بچم ظرفیتش پایینه...
۲۰مین بعد/
جیسو: اون چیه؟! *مست*
جین:کدوم این؟! *اشاره به شلوارش..
جیسو: آرههه همون خیلی بزرگه!*خنده*
جین: میخوای نشونت بدم ؟! *مست*
جیسو: آرههه*ذوق*جین دستشو سمت کمربندش برد که تهیونگ دستشو گرفت..
تهیونگ: بشین سرجات بچه داری چیکار میکنی ؟!*داد*
جنی: ولش کن دوس داره ببینه..
تهیونگ: کاری نکن خودم نشونت بدم
جنی: عهه خو چیکارش کنم هزارتا دیدم..
کانگ هی مست نکرده بود دایون هم از سروکولش آویزون بود..
کانگ هی: بیا پایین.. عی بابا
جیمین: موهات چرا بلنده؟!*مست*
رزی: چون بلنده! *خنده بلند و دست زدن*
جیمین: عهه*ایشونم مثل رزی*
۵.۳k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.