دللللللللللنوشته ام 🌹👌👌👌👌👌👌
دیروز عصری میخواستم جایی برم
حال رانندگی نداشتم گفتم قدم زنان میریم
چند قدم رفتم همسایه مون که راننده تاکسیه
دو تا بوق بوق ... یعنی بیا سوار شو
بعد از خوش و بش تو مسیر
یه مسافری سوار کرد داشت با تلفن همراه حرف میزد
ظاهرا تازه دانشگاه قبول شده بود برای ثبت نام آمده بود سمنان ......
بعد از اتمام حرفهاش
راننده تاکسی گفت پسرم : دانشجوئی؟
دانشجو: بله تازه میخوام بشم اومدم برای ثبت نام
راننده: تو این چهار سال یا چند سالی که هستی
وقتی زنگ میزنی خونه حتما حتما حتما با پدرت هم حرف بزن،،،،،،،،،،
پسر من الان سال اخرشه هر موقع زنگ میزنه فقط با مادرش حرف میزنه......!!!!!. دلم براش خیلی خیلی خیلی تنگ میشه !😔😔😔😔😔😔
آریا تقدیمتون به سلامتی همه پدرهای زحمتکش و عزیز 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
حال رانندگی نداشتم گفتم قدم زنان میریم
چند قدم رفتم همسایه مون که راننده تاکسیه
دو تا بوق بوق ... یعنی بیا سوار شو
بعد از خوش و بش تو مسیر
یه مسافری سوار کرد داشت با تلفن همراه حرف میزد
ظاهرا تازه دانشگاه قبول شده بود برای ثبت نام آمده بود سمنان ......
بعد از اتمام حرفهاش
راننده تاکسی گفت پسرم : دانشجوئی؟
دانشجو: بله تازه میخوام بشم اومدم برای ثبت نام
راننده: تو این چهار سال یا چند سالی که هستی
وقتی زنگ میزنی خونه حتما حتما حتما با پدرت هم حرف بزن،،،،،،،،،،
پسر من الان سال اخرشه هر موقع زنگ میزنه فقط با مادرش حرف میزنه......!!!!!. دلم براش خیلی خیلی خیلی تنگ میشه !😔😔😔😔😔😔
آریا تقدیمتون به سلامتی همه پدرهای زحمتکش و عزیز 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
۱۹.۹k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.